سیمای صادق فاروق اعظم عمر بن خطاب رضی الله عنه

فهرست کتاب

سرنوشت مشترک فیل قادسیه و شیر ساباط

سرنوشت مشترک فیل قادسیه و شیر ساباط

و به هنگام حمله سپاه زهره و هاشم تا توانستند جان‌افشانی کردند، و در برابر حمله برق‌آسای سپاهیان اسلام، شیر جنگی ساباط به سرنوشت فیلان جنگی قادسیه دچار گردید و سپاه جاویدان پورانداخت به مانند سپاه رستم شکست خوردند و به شهر بهرسیر گریختند و دیری نپایید که سعد نیز به ساباط رسید، و سر هاشم، برادزاده‌اش را به خاطر کشتن شیر جنگی بوسید و در حالی که قسم خوردن سپاه جاویدان را به یاد آورده بود، زیر لب این آیه را زمزمه می‌کرد: ﴿أَوَ لَمۡ تَكُونُوٓاْ أَقۡسَمۡتُم مِّن قَبۡلُ مَا لَكُم مِّن زَوَالٖ٤٤[إبراهيم: ۴۴] [۹۹۷]«مگر شما نبودی قسم می‌خوردی که هرگز دچار زوال و نابودی نخواهید شد؟»

سعد سپاه اسلام را به سوی شهر (بَهُرسیر) [۹۹۸]سوق می‌دهد، بهرسیر یک شهر بسیار مهم نظامی است، و به صورت دژ نفوذناپذیر و محکم‌ترین سپر دفاعی برای محافظت از تیسفون پایتخت کشور شاهنشاهی که فقط شط دجله را با تیسفون فاصله دارد، بنا گردیده است و علاوه بر حصار مرتفع سنگی و دروازه‌های آهنین و استحکامات نظامی چندین سپاه از جنگاوران ارتش ایران زیر فرمان مجرب‌ترین کارشناسان امور جنگی در پادگان‌های این شهر مستقر هستند، و بر روی پلی که این شهر نظامی را به تیسفون و به همه استان‌های ایران متصل می‌کند شب و روز نیروهای نظامی و تجهیزات جنگی به این شهر منتقل می‌گردد و گویی از بی‌نهایت مدد می‌گیرد و سپاه شصت هزار نفری اسلام وقتی به اطراف این شهر می‌رسد جز محاصره نظامی از چند طرف راه دیگری ندارد، اما از آن جائی که این شهر از جانب تیسفون آزاد بود و بر روی پل دجله ارزاق و کمک‌ها به او می‌رسید توانست مدت ده ماه در حلقه محاصره باقی بماند، سعد در این مدت همواره با امیرالمؤمنینسدر حال مکاتبه بود [۹۹۹]،

[۹۹۷]ـ طبری، ج۵، ص۱۸۰۵، و الکامل، ج۴، ص۵۰۸. [۹۹۸]ـ بهرسیر: به فتح باء و ضم هاء را و کسر سین شهری است واقع در غرب دجله و یکی از شهرهای هفتگانه که به مجموع آن‌ها مدائن گفته می‌شد و امروز از شهرهای هفتگانه جز این شهر، که من چند مرتبه آن را دیده‌ام، باقی نمانده است، معجم البلدان، یاقوت حموی. [۹۹۹]ـ البدایه و النهایه، ج۷، ص۶۳، و الکامل، ج۲، ص۵۰۸ و فتوح البلدان، بلاذری، ص۲۶۲، و تاریخ طبری، ج۵، ص۱۸۰۷.