موقعیت ابوبکرسدر قبال وفات محمد ج:
پس از اینکه حضرت از مسجد به خانه عایشهلبرگشت، ابوبکر نیز از مسجد به خانه خویش در سنح بازگشت. به محض اینکه خبر وفات محمد جدر میان مردم شایع شد، کسی هم به دنبال ابوبکر رفت و خبر وفات محمد جرا به او داد، ابوبکر مظطربانه و متوحشانه بازگشت. دید که عمر برای مردم صحبت میکند، بلادرنگ به خانه عایشه رفت. جنازه حضرت را در حالی که پوشانده شده بود در گوشه خانه زیارت کرد، حجاب از روی مبارکش برداشت و در حالی که صورت مبارکش را میبوسید، میگفت: چقدر خوشبو هستی، در حالت زندگی و مرگ. سپس به میان مردم بازگشت و خطاب به مردم گفت: ای مردم! کسانی که محمد را پرستش میکردند، بدانند که محمد مرده و کسانی که خدا را میپرستیدند، بدانند که خداوند همیشه زنده است و نمیمیرد و بعد آیه خدا را قرائت کرد که میفرماید: ﴿وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٞ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِ ٱلرُّسُلُۚ أَفَإِيْن مَّاتَ أَوۡ قُتِلَ ٱنقَلَبۡتُمۡ عَلَىٰٓ أَعۡقَٰبِكُمۡۚ وَمَن يَنقَلِبۡ عَلَىٰ عَقِبَيۡهِ فَلَن يَضُرَّ ٱللَّهَ شَيۡٔٗاۗ وَسَيَجۡزِي ٱللَّهُ ٱلشَّٰكِرِينَ ١٤٤﴾[آل عمران: ۱۴۴] «محمد کسی جز رسول خدا نبود که پیش از او هم رسولان دیگری از طرف خدا به سوی مردم آمدند. آیا اگر بمیرد یا کشته شود به عقب برمیگردید؟ کسانی که به عقب برگردند ضرری به خدا نمیزنند، [در مقابل] خداوند کسانی را که بر مصیبتی صبر کنند پاداش نیک میدهد».
پس از اینکه عمرساین آیه را شنید بر زمین افتاد، چه پاهایش طاقت تحمل او را نداشتند. او یقین حاصل کرد که رسول خدا مرده است. مردم به شنیدن این خبر ترشرو و غمگین شدند و نمیدانستند چه بکنند.