زندگانی ابوبکر صدیق رضی الله عنه

فهرست کتاب

کسانی که مرتد شدند و خیال کردند که وحی را مغشوش می‌سازند:

کسانی که مرتد شدند و خیال کردند که وحی را مغشوش می‌سازند:

وقایعی که در بلاد عرب روی داد برای عمر و ابوبکر و زید بن ثابت شبه منزله هشداری بود که آنان را وامی‌داشت تا از این روز بترسند. در حیات رسول خدا بعضی از کسانی که ایمان و اسلام آورده و از کاتبان وحی بودند مرتد شدند، سپس تصور کرده‌اند که آنچه را که می‌نوشته‌اند مغشوش ساخته و به صورت مغشوش به مسلمانان القا کرده‌اند.

روایات منافقین و کارهایی که در این زمینه می‌کردند از مغشوش‌کردن وحی و امثال آن در کتب سیره آمده است. غایله مسیلمه این ترس را در دل‌ها برانگیخت. پس از اینکه نهارالرجال بن عنفوه از جانب رسول خدا به یمامه گسیل شد تا به مردم آن قرآن و مسایل دینی بیاموزد و کار مسیلمه بالا گرفت و دید که اهل آنجا از مسیلمه پیروی می‌کنند لحظه‌ای در اقرار به نبوت مسیلمه درنگ نکرد، گواهی داد که محمد می‌گوید: مسیلمه در نبوت با من شریک است.

نهار فقیهی بود که قرآنی را که به محمد جوحی شده بود بر مردم می‌خواند و آنان را تعلیم می‌داد و به مسایل دینی آشنا می‌ساخت.

این حادثه و حوادث دیگری از این قبیل که به دنبال وفات رسول خدا روی داد از قبیل ظهور نفاق و گردن کشی‌های دیگر گواهی می‌داد که حجت عمر در جمع‌آوری قرآن پس از غایله یمامه از چنان قدرتی برخوردار است که هر تردیدی را مرتفع می‌سازد. پس از این در زمینه جمع قرآن چه کارهایی باید بکنند که رسول خدا آن را نکرده و هم اینک ابوبکر و زید بن ثابت بدان جهت به خود تردید راه می‌دهند؟!

رسول خدا دستور داد که وحی نوشته شود و آیات قرآنی در سوره‌ها مرتب گردد. هیچ چیز او را از امر به جمع قرآن قبل از وفاتش باز نداشت، جز اینکه وحی تا هنگام وفات رسول نازل می‌شد و آیاتی وسیله آیات دیگر منسوخ می‌گشت. پس از اینکه رسول خدا وفات یافت نزول وحی قطع شد و کتاب خدا و دین خدا کامل گشت، حال بهتر است قرآن جمع‌آوری گردد تا همانگونه که علی بن ابی طالبساز زیاد و کم‌شدن قرآن دچار وحشت شده است کسی نتواند در آن دست ببرد، مخصوصاً پس از کشته‌شدن بسیاری از حافظان قرآن در جنگ یمامه و ترس از کشته‌شدن قاریان دیگر در جاهای دیگر تصور می‌کنم این دلایل و نظایر آن‌ها بود که عمر آن‌ها را مطرح کرد و با ابوبکرسدر باره جمع قرآن به مناقشه پرداخت و این دلایل همانگونه که می‌بینید دلایلی هستند که هرگونه شک و تردید را از بین می‌برد و به طور قطع نشان می‌دهد که در جمع‌آوری قرآن خیر اسلام و مسلمین نهفته است.

از این رو ابوبکرسرأی عمرسرا پذیرفت و زید بن ثابت نیز آن را قبول کرد [۳٧].

[۳٧] ابوعبدالله زنجانی در کتاب تاریخ القرآن خود طبع مصر (۱٩۳۵ م) متذکر می‌شود: «تفکر درست و شواهد به ما می‌فهماند که پیشنهاد عمر در باره جمع قرآن در اوراق بود، تا جایی که اصحاب رسول به سبب شدت احتیاط و خضوعی که نسبت به رسول خدا داشتند ترسیدند که مبادا جمع قرآن در اوراق بدعتی شود».