زندگانی ابوبکر صدیق رضی الله عنه

فهرست کتاب

پیروزی قاطع مسلمانان در صبح همان روز:

پیروزی قاطع مسلمانان در صبح همان روز:

و چگونه احساس آمدن آنان را می‌کردند، در حالی که به پیروزی خود اطمینان یافته و در خواب آرام و راحتی فرو رفته بودند. مسلمانان به محض رسیدن شمشیر در میان آنان نهادند بیدار شدند و با وحشت هرچه تمامتر به جنگ پرداختند. اما هیهات! مردان ابوبکر چنان کشت و کشتاری در میان‌شان انداختند که درمانده و پریشان شدند. خورشید طلوع کرد، در حالی که آنان شکست خورده و فرار می‌کردند. ابوبکرسآنان را تا ذی القصه دنبال کرد و فراریان از مقابل آنان مانند چهارپایان می‌گریختند. در اینجا از تعقیب آنان خودداری کرد و با سپاه خود در منازل آنان در این محله فرود آمد، سپس نعمان بن مقرن صاحب میمنه خود را با عده‌ای در آنجا گذاشت، تا از کسانی که می‌خواستند به ابوبکر کمک کنند و نتوانستند دفاع کنند.

در اینجا انسان با کمال خضوع و خشوع در حالی که غرق در اعجاب است در مقابل ایمان و ثبات و حزم ابوبکر قرار می‌گیرد. این موقعیت ما را به یاد موقعیت‌های رسول می‌اندازد. این جنگ اول ابوبکر در میان جنگ‌های دیگرش جلال و شکوهی شبیه به جلال و شکوه جنگ بدر داشت. مسلمانان در روز جنگ بدر ایستاده بودند. محمد جدر رأس آنان قرار داشت. تعدادشان سیصد نفر بود و با مشرکین اهل مکه که بیش از هزار نفر بودند می‌جنگیدند. در اینجا هم اهل مدینه، جنگاور و غیر جنگاور ایستاده بودند و ابوبکرسدر رأس آنان قرار گرفته بود که عده آنان در مقابل جماعات کثیر قبایل عنسی و ذبیان و غطفان و دیگر قبایل ناچیز بود. در آن روز محمد جدر پناه ایمان خود و ایمان یارانش و نصرت خدا علیه مشرکین قرار داشت. اینجا نیز ابوبکرسبه ایمان خود و ایمان یارانش پناه برده بود، پیروز شد همانگونه که رسول خدا پیروز شد، پیروزی ابوبکر تأثیر زیادی در حیات مسلمانان داشت. با وجود اینکه انسان در مقابل این موقعیت ابوبکر دچار اعجاب می‌شود ذره‌ای عُجب در او راه نیافت. ابوبکر از همان لحظه اول با خود عهد کرده بود که هرکاری را که رسول خدا انجام داده انجام دهد. این تصمیم ابوبکر بود و از آن عدول نمی‌کرد، جای تعجب نیست اگر ابوبکرسدر آنچه که خداوند در قرآن بر مسلمانان فرض کرده و در باره صرف‌نظرکردن از چیزی که رسول خدا از آن صرف‌نظر نکرده معامله نکند، این سخن که در طول روزگاران جاویدان می‌ماند سخن رسول خداست که فرموده: «به خدا قسم! اگر خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپ بگذارند، برای اینکه امر دین را ترک کنم تا زمانی که خداوند این دین را غالب سازد و یا در این دعوت هلاک شوم، آن را ترک نخواهم کرد». ابوبکر همین رویه را در پیش گرفت. هنگامی که یارانش او را از اجرای مأموریت اسامه بازمی‌داشتند و ابوبکرسهمین موقعیت را داشت، وقتی که بزرگان مدینه با او در بارۀ نپرداختن زکات قبایل گفتگو کردند این همان ایمان راستین است که هیچ قدرتی بر آن نمی‌چربد، زیرا ابوبکر مرگ را آسان می‌پنداشت و به همین دلیل بالاتر از هرچه در حیات بود قرار گرفت. این ایمان راستین که مرگ و تجملات دنیوی بر آن غلبه نمی‌کرد، همان ایمانی بود که اسلام را در آن وقت نازک و دوره خطرناک در عین صفا و کمالی که به عهد رسول حاصل کرد نگهداشت. حق داری اگر از خودت بپرسی: کار مسلمانان به کجا می‌انجامید، اگر ابوبکر رأی عمرسو یاران او را در مورد کسانی که می‌خواستند زکات نپردازند قبول می‌کرد و در این باره با آن معاهده می‌بست؟ گمان نمی‌کنم لازم باشد که تو را به جواب آن هدایت کنم، زیرا تو بهتر از من جواب آن را می‌دانی. قبایل زیادی از عرب بودند که اخیراً از بت‌پرستی دست کشیده و اسلام آورده بودند. اگر ابوبکر راضی می‌شد از یکی از فروض اسلام صرف‌نظر کند معاملات دیگری نیز مطرح می‌شد و توقعات فزونی می‌یافت و طلیحه و مسیلمه و دیگر مدعیان نبوت در آنچه محمد جاز نزد خدای خود آورده به شک می‌افتادند و این قبایل تازه مسلمان‌شده نیز به تصدیق و تأیید و پیروی آنان می‌پرداختند، شاید به آنان ایمان آورده و آنان را برای غلبه بر دین حق یاری می‌کردند. تو می‌دانی میزان تأثیر دوراندیشی ابوبکرسو پیروزی او را در ذی القصه بسنجی وقتی که اطلاع حاصل می‌کنی که مشرکین بنی ذبیان و عبس ناگهان بر مسلمانان داخل خود تاخته و همه را یکجا به قتل می‌رسانند.

این عمل ناجوانمردانه آشکار که انتقام پست و خشم و احساس ذلت و خواری، محرک آن بود باعث شکوهمندی مسلمانان شد و ثبات و استواری آنان را در دین حق در هر قبیله فزونی بخشید و مستنکفین را وادار کرد که با سرعت و شتاب زکات خود را برای خلیفه رسول خدا بیاورند.

آنان می‌دیدند که ابوبکر به قوت ایمان خود بر این مرتدین غلبه کرد، در حالی که اسامه در مرزهای روم بود، لذا یقین حاصل کردند که پیروزی از آن دین حق و ایمان به آن است و این انتقام پستی که قبایل بدان متوسل شدند ننگ شکست را از آنان برطرف نمی‌سازد و عنقریب باید قیمتی این انتقام را هرچه گرانتر بپردازند.

چگونه می‌توانستند در این انتقام تردید کنند، چون ابوبکر قسم خورده بود که از هر قبیله بیش از تعدادی که از مسلمانان کشته‌اند بکشد. و یقیناً هنگامی که جیش اسامه بازگردد، و وقت از این گناهان برسد این کار را عملی خواهد ساخت.