بازگشت مسلمانان به مدینه:
قبایل عبس و ذبیان و یاران آنان از فرار مسلمانان شاد شدند، و خیال کردند نتیجه ضعف بوده، برای افراد قبایل مستقر در ذی القصه بشارت فرستادند و ماجرا را به آگاهی آنان رساندند. اهل ذی القصه نزد آنان آمده و تبادل نظر کردند، رایشان بر این قرار گرفت که مادام ابوبکر با آنان بر طبق دلخواهشان مصالحه نکند مدینه را ترک نکنند. اما ابوبکرسو مسلمانان در این شب پلک روی هم نگذاشتند و مشغول تهیه و تدارک مسلمانان بودند. پس از اینکه ثلثی از شب گذشت ابوبکر در رأس مسلمانان حرکت کرد، میمنه و میسره و ساقه را تعیین کرد و به شتاب رفتند، هنوز سپیده ندمیده بود که با دشمن در یک دشت قرار گرفتند، بدون اینکه دشمن از ایشان کوچکترین صدایی بشنود.