چرا مردم کسانی را که آنان را به سوی دین حق رهنمون میشوند آزار میدهند؟
اما دعوت به توحید و مبادی عدل و اخلاق کریمه بر تمام آنچه مخالف این اصول بود غلبه کرد، زعمای مرتدین در بلاد عرب نتوانستند بار دیگر بتپرستی را تجدید کنند. این زعما سعی کردند توحید و مبادی مترتب بر آن را زیر نفوذ خود درآورند تا قدرت خود را حفظ نموده و در تجارت زندگی فایده بیشتری ببرند و عذری که در این باره داشتند، این بود که ما جماعت مردمان به آن درجه از شعور و ادراک نرسیدهایم که بین حق و حقیقت و منافع مادیای که با استفاده از این کلمه برمیگیریم و برای فریب مردم به قدرت آن توسل میجوییم حد فاصل قایل شویم.
مردم حق و حقیقت را میبینند. درخشش آن چشمشان را خیره میسازد و در برابر روشنی حق از عظمت کمال آن کسب فضیلت میکنند، زیرا ضمیر انسانی همیشه در حال کودکی خویش است و جوهر علوی روح انسانی همیشه با نقایصی ممزوج میشود که این نقایص در برابر چشم بصیرت او پرده کشیده و در نتیجه حکم او را تباه میکند.
از این روست که مردم کسانی را که آنان را به سوی حق و حقیقت فرا میخوانند آزار میدهند و دعوتکنندگان راستین این اذیت و آزار را تحمل میکنند تا شاید این تحمل آزار سبب اشاعه حق و حقیقت گردد. هر زمان که صدای حق بلند شد کسانی که اشاعه حق را مانع ادامه سلطه و ازدیاد ثروت بیحد و حصر خود میدانند به جنگ با آن برمیخیزند. این همان جنگ و ستیزی است که پیوسته در طول روزگاران بین منافع گذرای جهان مادی و معانی جاویدان عالم حقیقت در جریان بوده و این همان اصلی است که جنگ با باطل را تا سرحد نابودی آن تجویز نموده است.