شروع رده در بحرین:
المنذر بن ساوی در همان ماهی که پیغمبر جوفات کرد مُرد، اهل بحرین عموماً از اسلام بازگشتند، همانگونه که دیگران در سایر نواحی شبه جزیره از اسلام بازگشتند. ارتداد آنان منجر به فرار علاء بن الحضرمی از بحرین شد، همانگونه که دیگر فرستادگان رسول پس از ارتداد مردم فراری شدند. ولی جارود العبدی بر اسلام باقی ماند، در میان قومش بنی عبدالقیس به پای خاست و از علت ارتداد آنان جویا شد. آنان گفتند: اگر محمد نبی بود نمیمرد. در جواب آنان گفت: شما میدانید که در گذشته نیز خداوند انبیایی داشته است، آنان چه شدند؟ گفتند: مردند. جارود گفت: محمد نیز مثل دیگر انبیا مرد و من شهادت میدهم که جز خدای یگانه خدایی نیست و محمدجعبد و رسول خداست. قومش مثل او شهادت دادند و به اسلام بازگشتند. بازگشت بنی عبدالقیس به اسلام بقیه اهل بحرین را از ارتداد بازنداشت، کسانی که در بازگشت از اسلام اصرار داشتند به رهبری حطم بن ضبیعه اخی بن قیس بن ثعلبه جمع شده و پادشاهی را به آل منذر محول ساختند و منذر بن النعمان بن المنذر را که غرور نامیده میشد پادشاه کردند. سپس کوشیدند که جارود و قومش را از اسلام منصرف سازند، ولی کوشش آنان بینتیجه ماند در این موقع حطم به سوی قطیف و هجر آمد و همه ابناء را از راه به در برد. کسانی هم که قبلاً به اسلام نگرویده بودند به او پیوستند، جارود و اطرافیانش را در ناحیه جوائی محاصره کردند، در حالی که از جانب فارس و دربار ایران تقویت میشدند. محاصره آنان را آنقدر ادامه دادند که کم مانده بود گرسنگی آنان را از پای درآورد. با وجود این هیچیک از آنان از اسلام بازنگشت و در راه دین حتی حیات را ناچیز شمردند.