کوشش مستشرقین و مؤرخین اسلامی:
تحقیقات و تتبعات و کتبی که اخیراً در باره عهد ابوبکرسنوشته شده به دقت و انصاف خیلی نزدیکتر است و وظیفه دارم که تأیید کنم مستشرقین سابق نیز در این امر دقت و انصاف به خرج دادهاند با وجود اینکه بعضی از آنان تحت تأثیر عاطفه دینی قرار گرفتهاند.
الاب مارینی در قرن ۱۸ کتابی در باره خلفای محمد تصنیف کرد و کوسان دبرسفال در قرن ۱٩ کتابی در باه تاریخ تحت عنوان (رسالة فی تاریخ العرب) تألیف کرد و (سر ویلیام میور) در سال ۱۸۸۲ کتاب (الخلافة الأولی) را به رشته تحریر درآورد. در این میان تا حال حاضر مستشرقین آلمانی و انگلیسی و ایتالیایی و فرانسوی و دیگران در صدد روشنکردن حقایق و وقایع اعصار اسلامی در تاریخ عالم میباشد.
در حالی که مساعی مستشرقین را در این زمینه یادآوری کردم وظیفه خود میدانم که مساعی مؤرخان مسلمان و عرب را از لحاظ دقت و انصافی که در مورد بررسی عصر خلافت ابوبکرساز خود نشان دادهاند بستایم.
سید رفیق عظمت این عصر را در خلال چند دهه اول در کتاب (أشهر مشاهیر الإسلام) به رشته تحریر تاریخی درآورده و در اکثر موارد از روش متقدمان پیروی کرده است.
مرحوم (شیخ محمد خضریبیگ) در پایان کنفرانسی گفت: ما در اینجا در باره عصر ابوبکر نظر قطعی و صریحی اعلام میداریم و آن این است:
اگر پس از تأیید خداوندی، ابوبکر و اراده نیرومند او نبود تاریخ اسلام به مسیر درخشان خود نمیافتاد. این امر در وقتی صورت گرفت که مسلمین دچار رخوت و تفرت شده و حتی قویترین آنان (عمرس) از این حالت بینصیب نبود.
استاد (عمر ابوالنصر) جزء اول کتاب خود (خلفاء محمد) را به ابوبکر و عصر او اختصاص داده و نیز (شیخ عبدالوهاب نجار) و دیگران از مؤرخین در باره این عهد مطالب شایان تقدیری بیان داشتهاند.