عکرمه و مهاجر در مارب به هم میرسند:
از آن روز اشعث در کنده و حضرموت فتنههای سخت و طولانی برانگیخت، به طوری که زیاد از عاقبت آن ترسید و نامهای به مهاجر نوشت و از او کمک خواست. مهاجر و عکرمه از یمن سرازیر میشدند، تا بقیه اهل رده شبه جزیره را منکوب سازند. مهاجر از صنعاء و عکرمه از یمن و عدن حرکت کردند و در مارب به هم رسیدند و باهم صحرای سهید را طی کردند. مهاجر از جریان جنگ زیاد و اشعث و آنچه بر سر زیاد آمده بود آگاه شد، عکرمه را بر سر سپاه گذاشت و خود با عجله در رأس دستهای از سپاه حرکت کرد تا به سپاه زیاد رسید به اشعث حمله کرد و او را شکست داد و مردانش را کشت. اشعث و کسانی که نجات یافته بودند به قلعه النجیر پناه بردند.