روایت مجادله بین ابوبکر و عباس ابن عبدالمطلب:
نزد شما آمدهایم و میخواهیم که در امری که به ما محول شده برای شما و اولاد شما بهرهای باشد، زیرا عموی رسول خدا هستید و عباس در جواب ابوبکر همانگونه که یعقوبی آورده است میگوید: اگر امر حکومت از آن ماست، ما به بعضی از آن راضی نمیشویم و همه را از آن خود میدانیم.
طبری روایتی را با اسناد ذکر میکند که از سعید بن زید سؤال کردند: آیا وفات رسول خدا را مشاهده کردی؟ جواب داد: بلی. سؤال شد چه روزی با ابوبکر بیعت شد؟ گفت: روزی که رسول خدا وفات کرد، مسلمین نخواستند حتی پارهای از روز بیرهبر و بیامیر باشند. سؤال شد آیا کسی با او مخالفت کرد؟ جواب داد: نه مگر مرتد یا نزدیک به ارتدادی، چنانچه خداوند او را از چنگ انصار نمیرهانید. سؤال شد آیا هیچیک از مهاجرین از بیعت خودداری کرد؟ جواب داد: نه، مهاجرین به میل خود برای بیعت پیش آمدند بدون اینکه آنان را بخواند، و به روایتی علی در خانهاش بود که خبردار شد ابوبکر برای بیعت نشسته است، با پیراهن بدون ازار و رداء شتابان به سوی او رفت که مبادا درنگ کرده باشد با این حال و هیأت با او بیعت کرد، سپس فرستاد لباسش را آوردند، پوشیده در مجلس او نشست.