زندگانی ابوبکر صدیق رضی الله عنه

فهرست کتاب

سیاست ابوبکرسو دوراندیشی او در اجرای آن:

سیاست ابوبکرسو دوراندیشی او در اجرای آن:

با این دو نامه و تیپ‌هایی که تشکیل داد کار تجهیزات جنگ‌های رده به پایان رسید در تمام این تمهیدات تصویر درست سیاست دوراندیشانۀ ابوبکر را که در تمام مدت خلافتش از آن پیروی کرد، ملاحظه می‌کنی. بعضی‌ها این قدرت و عزم را با توجه به خوش‌خُلقی و نرمی و علاقه شدید او به تألیف قلوب وسیله کارهای نیک از او بعید می‌دانند. ولی تعجب‌انگیز نیست زیرا ایمان ابوبکر به خدا و رسول اجازه نمی‌داد حتی روزی تردید و دودلی بدو راه یابد. طبایع نرم و لطیف از خشونت و سختگیری بیزارند و در سوداگری‌های زندگی از آنچه در میان مردم مأنوس است به خشونت رونمی‌آورند! ولی اینگونه افراد در برابر چیزی که به آن ایمان دارند چنان شدتی از خود نشان می‌دهند که هیچ قدرتی با آن برابر نتواند کرد. در ترکیب و سرشت انسان مقداری شدت و نرمی تعبیه شده که در همه افراد مردم تقریباً برابر است، لیکن در مواقع مخصوص و برحسب مناسبات و مقتضیاتی این شدت و لینت در آنان فرق می‌کند. بعضی‌ها غالباً شدید و خشن‌اند، به طوری که خیال نمی‌کنی هیچگاه ملایمت از خود نشان بدهند بعضی نیز به قدری ملایم‌اند که تصور نمی‌کنی گاهی هم خشونت به خرج بدهند. در حالی که با وجود غلبه شدت بر مزاجش گاهی ملایمت می‌ورزد، در این صورت در ابراز ملایمت و رقتش چنان مبالغه می‌کند که نظیر آن را در میان مردم ملایم طبع نمی‌توان یافت. کسانی که اکثراً ملایم و رقیق القلبند و در برابر بدبختی و تألم دیگران اشک می‌ریزند، وقتی که خشمناک می‌شوند چنان در آتش قهر و غضب می‌سوزند که هیچگاه نظیر آن را در اشخاص خشن نمی‌توان یافت.

آیا هیچکس گمان می‌کرد که ابوبکر پس از فرستادن جیش اسامه در این موقعیت خطرناک به مخالفت بزرگان مسلمین برخیزد و یا در برابر کسانی که از دادن زکات خودداری کردند چنین سختگیری نشان دهد که حتی از جنگ با آنان در غیاب جیش اسامه و دوری آن از مدینه نیز خودداری نکند؟!

در این کتاب مواردی از این قبیل خواهی دید که تعجب شما را در برابر اقدامات مردی که سراپا نرمی و خوشخویی و بی‌آزاری بود برمی‌انگیزد. قبلاً به هنگام بیان درجه ایمان ابوبکر به خدا و رسول در این باره گفتگو کردیم. این ایمان در نزد او یگانه حقیقت و واقعیت به شمار می‌رفت، هیچ باطلی از هیچ جانبی بر او چیره نمی‌شد، سراپا حقیقت بود، خداوند این ایمان را در کتاب خود بیان نموده است.

اگر جایز باشد که مردم با همدیگر در امری از امور زندگی معامله کنند، این معامله شامل اموری که به خداوند مربوط می‌شود نخواهد شد؛ خداوندی که هیچکس در برابر فرمان او به جز اطاعت چاره‌ای ندارد.

کسی که نفسی او، او را به سرکشی نسبت به آن ذات پاک وامی‌داشت ابوبکر چاره‌ای نداشت، جز اینکه او را به راه حق بازگرداند یا نابود کند.

ابوبکرسبا چنین افرادی ولو به تنهایی مبارزه می‌کند، حتی اگر در آبادی‌ها احدی نماند، در باره کسانی که زکات نمی‌دادند نیز چنین بود.

همو سزاوار بود که در کار پایان‌دادن به مسأله رده و یا کسانی که می‌خواستند به پیغمبری به جز رسول خدا ایمان بیاورند اقدام کند.