مهاجرت عرب به بادیه شام:
مؤرخان علت مهاجرت عرب را به سمت شمال انهدام سد مأرب میدانند و قبایل ازد را نیز سیل به جانب حجاز و شام کشاند، یا به علت اینکه روم دریا را به جای بادیه به عنوان راه تجارتی انتخاب کرد. مؤرخین میگویند که، این مهاجرت در قرن دوم مسیحی اتفاق افتاده است. با وجود قبول این روایت، شکی نیست که قبایلی از عرب قرنها پیش در بادیه شام مستقر بودهاند که از قافلههایی که برای جنگ و تجارت به عراق و شام سفر میکردند بر جای مانده بودند.
اعرابی که به سوی شام و عراق مهاجرت کردند در حدود شهرهای آن دو دولت سکنی گزیدند. اقامت آنان را در حدود این دو کشور سیاست آن دو دولت ایجاب نکرده بود، صحرا آنان را به سوی خود کشید و نتوانستند در مقابل عظمت و جلال آن مقاومت کنند، شهرها نیز آنان را به سوی خود جلب کرد تا بدانها نزدیک باشند و رزق و روزیشان را بدون رنج و مشقت به دست آورند. عادت اهل بادیه در هر عصری چنین بوده است. اگر امروز نیز خانههای آنان را در مصر و شام و عراق یا هر شهر دیگری که کشتزارش به شنهای صحرا پیوسته است ملاحظه کنی، آنان را در کنار صحرا بین شهر و بادیه میبینی و ساکنان آنها را میبینی که به سوی بادیه روی میآورند و با قافلههایشان در آن آمد و شد میکنند.
خوی بادیهنشینی جوشانی که در روح آنان رسوخ کرده و با خون آنان در رگهایشان جاری است، آنان را بازمیدارد که مانند شهرنشینان در شهرها استقرار یافته و از نظام اجتماعی برخوردار گردند و این طبیعت و علایق دیرینهشان به زندگی بادیهنشینی انواع مشقت و زحمت را بر آنان تحمیل کرده و آنان را از لذات مدنی بینیاز نموده، آنچه را که در فراخنای بادیه از حریت و آزادگی و اتصال به وجود نامتناهی احساس میکنند، در عوض مشقت و شدت و عسرت آن پذیرفتهاند و همه سختیهای بادیهنشینی را بر آنان هموار میسازد.