نظام حکومت در اسلام:
سلطنت مدینه چه رنگی داشت؟ آیا تئوکراسی (دینی)، یا اریستوکراسی (حکومت خاص یک طبقه)، یا دموکراسی (حکومت مردم بر مردم) بود؟ [۴۳].
[۴۳] من ادعا نمیکنم که کلمه «حکومت دینی» به طور دقیق معنی حکومت «تئوکراسی» را افاده میکند. همچنین در باره کلمههای «حکومت فردی مطلقه» و «حکومت مردم بر مردم» نیز باید بگویم به طر دقیق معانی اریستوکراسی و دموکراسی را افاده نمیکنند. عدم دقت افاده این معانی با این کلمات در این عصر که نظام حکومتها دگرگون و متعدد شده کاملاً واضح است. حکومت لا مذهبی امروز به حکومتی اطلاق میشود که کاهنان و کشیشان و رجال دینی را به رسمیت نمیشناسد و دینی رسمی برای دولتها قایل نیست. اما غیر این حکومتهای لا مذهبی وجود این طبقات را به رسمیت میشناسد و دینی رسمی برای دولتها قایلند، هرچند نظام این حکومتها بر اساس اصولی مدنی باشد، به آزادی عقیده ارج مینهند و آن را در وسیعترین مفاهیم خود برقرار میسازد. این حکومت هیچ وجه شباهتی با حکومت تئوکراسی ندارد. حاکم تئوکراسی فرمانروایی و تقدس خود را موهبتی از جانب خدا میداند. وضع فراعنه و امثال آنان و پادشاهان اروپا تا قرن پانزدهم همانگونه که در آغاز این فصل بیان داشتم چنین بود. این نوع نظام حکومتی در عصر حاضر وجود ندارد. اما اریستوکراسی حکومت اشراف و بزرگان و یا طایفه رؤسای قبایل و عشایری بود که به جنگ و غارت عادت داشتند. روزگاری قدرت حکومت این طایفه به فرزندانشان منتقل میشد، سپس عده دیگری با آنان بر سر شرافت خانوادگی و بزرگزادگی به مفاخره و مبارزه برخاستند، مردم از اشرافیت ثروت و فرهنگ و صاحبان آن حرف میزدند و امروز این کلمه معنی قدیمی خود را از دست داده است. اما دیموقراطی از عهد یونان قدیم تا به امروز که سیادت پیدا کرده تطورات و تحولات گوناگونی پیدا کرده است. دنیای امروز دموکراسی را به نظام حکومت خود نفوذ داده تا دموکراسی در این نظام حکومت از موجودیت خود دفاع کند و سعی نماید نگذارد نظام دیگری جایگزین آن شود. شاید خواننده بتواند دریابد که حکومت ابوبکر که ما آن را تصویر کردهایم با کدامیک از صورتهای فوق قابل انطباق یا بدانها نزدیک و یا از آنها دور بوده است.