عظمت ابوبکرس:
اگرچه من کوش کردم به هنگام نوشتن شرح حال از عهدۀ این کار برآیم و بدان شاد شدم کافی است که آنچه را در عهد خلافت ابوبکر روی داده بخوانی تا او را دریابی و در کنار او قرار گیری. زیرا در آنچه مؤرخان از وقایع این دوره روایت کردهاند عظمتی موجود است که دهشت بلکه اعجاب خواننده را برمیانگیزد، میترسم بگویم که، به روایاتی برمیخوریم که جنبۀ تقدیس به او میدهند. تو هیچیک از این معانی را در هیچیک از کتابهای پیشین نمیبینی لیکن خود روایات آن عظمتها را بازگو میکنند.
این مرد درستکار بخشنده محزون بسیار سریع التأثیر و رقیق القلب بود که آماده برای همدردی با دردمندان و رفع آلام ایشان بود با وجود این چنان روحیه قوی و نیرومندی داشت که تردید و دودلی بدو راه نمییافت.
قدرت خارق العادهای در ساختن شخصیتها و ابراز ملکات و فضایل آنان داشت و نیک قادر بود تا افراد را به میدانهای خدمات اجتماعی و فداکاری گسیل دارد تا آنچه را خدا به آنان داده است در راه خیر و صلاح جامعه صرف کنند.
این حماسه و دلاوری بیمانندی که شالوده روح ابوبکرسرا تشکیل میداد در زمان حیات محمد جکجا بود؟ ناچارم وقایع قبل از خلافت ابوبکرسرا بازگو نموده و سیره این مرد را در آن زمان تصویر نموده و موقعیتهای استثنائی او را در مقابل رسول خدا به یاد آورم.
سیره ابوبکرسقبل از خلافت در لباسی از عظمت بر من ظاهر شد که هالهای از شکوه و بزرگی آن را در بر گرفته بود که در برابر جلال و شکوه محمدی اظهار فروتنی کرد، اما در برابر من با کمال درخشش و عظمت تجلی میکرد، خصوصاً وقتی که دارنده آن روشها را با سایر اصحاب محمد مقایسه میکردم.
موقعیت سایر اصحاب رسول در برابر عظمت سیره ابوبکر با موقعیت ابوبکر به هنگام آغاز رسالت محمد جدر چه پایه بود، زمانی که قریش با رسول خدا بدرفتاری میکرد و به هنگام لیلة اسری و حدیث اسراء و وقت مبارزه با یهودان مدینه و دشمنان اسلام، هریک از موقعیتهای ابوبکر در موارد یاد شده کافی است که نام او را برای ابد در تاریخ عظمت اسلام مخلد سازد. عظمت ابوبکر با وجود این مراتب عظمت صامتی است که نمیخواهد از خودش گفتگو کند، زیرا آن عظمت، عظمت روح و ایمان به خدا و رسول اوست.