زندگانی ابوبکر صدیق رضی الله عنه

فهرست کتاب

نامه‌های متبادله بین شهریران و مثنی:

نامه‌های متبادله بین شهریران و مثنی:

مثنی در راه بود که نامه‌ای از شهریران به او رسید که می‌گفت: «من سپاهی از اهل فارس بر شما فرستادم. آنان نگهابانان مرغ و گرازند و من فقط وسیله آنان با شما می‌جنگم». مثنی نامه را گرفت و خواند، بلافاصله با همان قاصدی که نامه شهیریران را آورده بود پاسخی برای او فرستاد که در آن گفته است: «از مثنی به شهریران: بدون شک شما یکی از این دو نوع آدم‌ها هستی، یا از حق و عدالت منحرف شده‌ای که این برای شما بد است و برای ما خوب است، یا دروغگو هستی و بزرگترین دروغگویان در نزد خدا از لحاظ عقوبت و رسوایی پادشاهان هستند. و اما آنچه که نظر ما را بدان هدایت می‌کند، این است که شما ناچار شدید به آن‌هایی که گفتید توسل جویید. پس سپاس خدایی را که تدبیر و مکر شما را به دست نگهبانان مرغ و گراز سپرد».

اهل فارس چون از نامه مثنی و حرکت سپاه او خبردار شدند، مبهوت گردیدند، و خیال نمی‌کردند که مسلمین پس از فتح خالد آن اندازه نیرومند باشند، بعضی از اهل فارس پادشاه خود را مؤاخذه کردند که چرا به فرمانده سپاهی با چنین لهجه‌ای نامه می‌نوشت و به او گفتند: «با نامه‌ای که نوشتی دشمن ما را بر ما جرای کردی، اگر به کسی نامه می‌نویسی مشورت کن». مثنی سپاهش را در ارتفاعات تپه‌های بابل در فاصله پنجاه میلی مداین مستقر و آماده ساخت و در میان یک رشته از جوی‌هایی که به دجله متصل می‌شد، انتظار هرمز جاذویه و حمله او را داشت. هرمز با سپاهش پیش آمد، و فیلی در پیشاپیش سپاه بود و اطمینان داشت که این فیل بدون جماعت مسلمین را پراکنده می‌سازد. فیل با خرطومش به راست و چپ می‌زد، صفوف مثنی را می‌شکافت، و در میان آنان ایجاد وحشت می‌کرد.