عامل سوم دشمنی قدیم بین حجاز و یمن بود:
در اینجا گفتگو از عامل سوم، از جمله عواملی است که آتش انقلاب را در این نواحی شعلهورتر ساخت. یمن امروز دشمنی بین خود و حجاز را که منجر به برتری و غلبه حجاز شد فراموش نخواهد کرد. بین یمن و حجاز در زمان رسول ججنگهایی برپا نشد که بر اثر آن جنگها سر بنی حمیر و رؤسای آنان فرود آید. گرچه پیروزی خالد و عکرمه بر قبایل عرب و پادشاهانشان در اطراف یمن گسترش یافت، در میان عشایر یمن قهرمانان و فرماندهانی بودند که این دو قهرمان حجازی خالد و عکرمه بدانان افتخار میکردند، کسانی در میان آنان بود که بزرگان عرب به شنیدن اسمشان لرزه بر اندامشان میافتاد. کافی است که از میان آنان عمرو بن معدی کرب صاحب الصمصامه را نام برد. او از فرسان بنی زبید و حامی آنان بود. هرگاه نامش برده میشد لرزه بر اندام قهرمانان میافتاد، و از دیدار او وحشت میکردند، در زمان عمر بن الخطاب در فتوحات اسلامی آن عصر موقعیتی یافت که تاریخ همواره از آن یاد میکند. در آن روز فزونی سنش از قدرت و سطوتش نکاسته بود. در جنگ قادسیه شرکت کرد، در حالی که بیش از صد سال از عمرش گذشته بود و در آن جنگ بهترین امتحان مردانگی را داد. عمرو با پیروانش انقلاب برپا کرد، قیس بن عبد یغوث نیز به او ملحق شد، این دو مرد با کمک همدیگر در شهرهای مختلف فساد انگیختند و اهل بیتشان نیز آنان را یاری کردند، هیچ شهری از آنان در امان نماند غیر از نجران که با نصارای خود بر عهدی که با محمد بسته بودند پایداری نموده و سپس نیات خود را با تجدید عهد با ابوبکرسمؤکد ساختند.