زندگانی ابوبکر صدیق رضی الله عنه

فهرست کتاب

سخنان خالدسدر میان دوستانش در باره این موقعیت:

سخنان خالدسدر میان دوستانش در باره این موقعیت:

سخن را از هریک از امرا آغاز کردند که چگونه با دشمن روبرو می‌شود. اما آرایش سپاه مورد بحث نبود، زیرا هر امیر در آرایش جنگی صفوف سپاهیان خود صاحب اختیار بود. چون نوبت سخن به ابن ولید رسید، خدا را سپاس و ثنا گفت و اظهار داشت: «این روز از روزهای خداست که به خود بالیدن و عدول از حق در آن جایز نیست. در راه خدا جهاد کنید و در کار خود خدا را در نظر بگیرید، آینده ما به امروز وابسته است. با قومی نجنگید که از نظم و آرایش جنگی کامل برخوردارند و شما در حال پراکندگی و نابسامانی هستید. این کار ابداً شایسته و بایسته نیست. اگر کسی که پشت سر شماست بر این پراکندگی واقف شود می‌دانم که علم شما میان شما حایل شده و هر عده زیر یک علم جمع شده‌اید. پس بیایید کاری بکنید که به انجام آن مأمور نشده‌اید. کاری که موافق رأی و نظر آمر شماست و آن را دوست می‌دارد». پس از استماع این سخنان از خالد، امرا مدتی سکوت کردند. او راست می‌گوید. دلیل راستی گفته او این است که پیش از آمدن او دو ماه و بعد از آمدن او هم یک ماه در برابر روم ایستاده‌ایم و نتوانسته‌ایم کاری انجام دهیم. در حالی که روم روز به روز آماده‌تر و مجهزتر شده است. مسلمین فکر می‌کردند اگر رومی‌ها بر آنان ظفر یابند و آنان را عقب برانند، امارت‌هایی که ابوبکر به این امرا وعده داده است به چه کسانی تعلق خواهد گرفت؟ حمص از آنکه خواهد شد اگر ابن عاص آن را تخلیه می‌کرد؟ و اگر روم بر مسلمانان غلبه کنند چگونه به مدینه بازگردند، در حالی که از مدینه درآمدند تا به عکرمه کمک کنند، پس از اینکه خالد بن سعید دچار شکست مفتضحانه شد؟! تمام این مراتب از خاطر امرا گذشت به هنگامی که به سخنان خالد گوش می‌دادند، پس از تأملی به او گفتند: «رأی تو چیست؟ آن را عرضه کن».

گفت: «ابوبکر که ما را به این صورت فرستاده تصور می‌کرد که ما باهم سخت‌گیری نخواهیم کرد، اگر حالتی را که شما داشتید و دارید می‌دانست قطعاً همراه شما می‌آمد. این حالتی که شما دارید بر مسلمانان سخت‌تر است از آنچه بر آنان وارد شده است و برای مشرکین نیز از کمک‌هایی که به آنان می‌رسد سودمندتر است. دریافتم که دنیا بین شما تفرقه افکنده است، از خدا بترسید! هریک از شما به شهری مختص شده که اگر از امرای دیگر اطاعت کند چیزی از او کم نمی‌شود و اگر هم از او اطاعت کنند چیزی بر او اظافه نمی‌شود. اگر شما یکی را امیر کنید در نزد خدا و رسول خدا چیزی از شما کم نمی‌شود. بشتابید که این‌ها آماده شده‌اند، آینده ما بستگی به این روز دارد، اگر امروز آنان را به خندق‌هایشان برگردانیم همیشه آن‌ها را عقب خواهیم راند و اگر ما را شکست بدهند بعدها نیز پیروز نخواهیم شد. بشتابید امارت را به همدیگر عاریه دهیم. یکی از ما امروز، دیگری فردا و آخری پس‌فردا، به طوری که همه شما امیر شوید، بگذارید من امروز امیر باشم».