پناهندهشدن سپاهیان مسیلمه به حدیقه:
این باغ در زندگی آنان و از آنِ مسیلمه بود و بدان حدیقة الرحمن میگفتند، باغ وسیع و محکم و منیعی بود با دیوارهای بلند همانند یک قلعه. بدانجا فرار کردند و در آنجا تحصن نمودند پس از اینکه هزاران نفر از آنان با شمشیر مسلمانان در میدان جنگ کشته و نقش بر زمین شد. محکم و مردانش برای حمایت فراریان در برابر مسلمانان تحریض میکرد و خود و یارانش به سختی میجنگیدند، تا قوم مسیلمه در حدیقه متحصن شوند، در این هنگام عبدالرحمن بن ابی بکر به گردنش زد و او را کشت. مسیلمه و قومش در حدیقه متحصن شدند. آیا مسلمانان آنان را محاصره کنند هرچند محاصرهشان به طول انجامد؟! هرگز! این سپاه سرمست از جام پیروزی میخواهد به پیروزی کامل نایل آید، میخواهد هرچه زودتر آن را به دست آورد. لذا باغ را محاصره کردند و در دیوارهای آن قلعه سوراخی میجستند که آنان را از گشودن دروازه محکم مقفلش بینیاز کند و نمییافتند.
براء بن مالک گفت: ای جماعت مسلمانان، مرا به درون باغ بیفکنید تا در را باز کنیم، مردم گفتند: ای براء، این کار را نکن خطرناک است.