جنگ فراض:
چون روم قهر و غلبه خالد را نچشیده بود. لذا اقامت طولانی سپاه مسلمانان سبب خشم و غضب آنان شد و در رگهای آنان حمیتی برانگیخت که فرس و اعرابی که وحشت عذال خالد را چشیده بودند آن را شعلهور ساخته بودند. فرس دستههای سپاهی در نزدیکی فراض داشت و اهل بادیه از تغلب و نمرو ایاد در همه جا منتشر شده بودند، اینها و آنها به روم ملحق شدند و آنان را به جنگ با مسلمانان تشویق کردند و کمکشان نمودند، آنقدر جلو آمدند که جز آب بین آنان و خالد فاصلهای نبود. نزد او فرستادند و گفتند: یا شما عبور کرده به سوی ما بیایید، یا ما عبور میکنیم و به سوی شما میآییم.
خالدسگفت: شما از آب عبور کنید. در آن موقع که آنان از آب میگذشتند خالد صفوف سپاه خود را منظم کرد و نقشه جنگی خویش را طرح نمود. رومیها به همپیمانان خود گفتند: جداگانه و مستقل عمل کنید تا بدانیم امروز کدامیک از ما بیشتر دلاوری به خرج میدهید. دو سپاه به هم رسیدند. خالد به مردان خود دستور داد که بر آنان حمله نموده و به شدت با آنان رفتار کنند.