موقعیت ابوبکرسدر مقابل فارس و روم:
اهل مکه از آنچه در روم و فارس روی میداد بیخبر نبودند و نیز از ماجراهای عموزادگان عرب خود در بادیه شام و نقاط مجاورش در عراق و شهرهای شام نیز بیاطلاع نبودند. این مسایل و رویدادها از عظمت و قدرت دو امپراطوری روم و فارس در نظر آنها کاست. مخصوصاً قیام محمد عربی و اجتماع تمام بلاد عرب در زیرلوای اسلام بیشتر باعث تقلیل رعب و هراس آنها در قبال آن دو امپراطوری شد. ولی کاستهشدن عظمت آن دو امپراطوری در نظر اعراب تا حدی نبود که بتوانند به آنها تعرض بکنند یا حتی در فکر جنگ با آنان برآیند، هرچند اعتقاد داشتند که باید شبه جزیره را از آن دو مستقل نموده و از آن استقلال در برابر آنها دفاع کنند. به همین جهت یمن و بلاد جنوب از زیر یوغ فارس درآمدند. سپس تمام سعی رسول خدا معطوف امنیت سرزمینهای عربی در شمال در مقابل سپاه قیصر شد. و به خواطر مسلمین خطور نکرد که به شام حمله کنند، یا دعوت رسول خدا از قیصر به قبول اسلام علتی برای دخالت و نفوذ در شام بکنند، عنقریب خواهی دید آیا ابوبکر نیز بر این سیاست میرود و از آن تجاوز نمیکند و از رسول خدا پیروی میکند، یا اینکه به جنگ قیصر میرود، پیروزی در دست خداست به هرکس که صلاح بداند آن را عطا میکند. هنگامی که پیروزی و نصرت در جنگهای رده پرچمهای ابوبکرسرا به اهتزاز درآورده بود، این فکر به خاطر او خطور میکرد.
پس از غلبه خالد بن ولیدسبر مسیلمه در یمامه و از زمانی که مهاجر بن ابی امیه و عکرمه بن ابی جهل پرچم اسلام را در مناطق یمن و نقاط همسایه برافراشتند، شبه جزیره یقین حاصل کرد که حکومت آنجا به خواست خدا به خلیفه رسول خدا خواهد رسید. ولی ابوبکر دوراندیشتر از آن بود که به این پیروزی قانع شده و آتش خشم و کینههایی را که در سینههای اعراب مشتعل بود و هرآن احتمال داشت آتش انقلاب را روشن سازد فراموش کند. آیا بهتر نیست انظار عرب را متوجه ماوراء شبه جزیره نموده و بدین وسیله کینه و خشم آنان را به دست فراموشی بسپارد! قبایلی از عرب در بادیه شام پراکنده بود، لازم بود که آنان نیز دعوت به دین جدید را دریافت کنند همانگونه که اعراب شبه جزیره آن را اصغا نمودند. شاید این قبایل از نظر پیوستگی نژادی با اعراب شبه جزیره که داستان این پیوستگی را از اجداد خود میشیندند، یاد گذشتهها آنها را به این اتصال نژادی دیرینه معترف نموده برای مشارکت و مساهمت در هدایتی که خداوند نصیب آنان نموده شتاب به خرج داده و با آنان همصدا شده بگویند: شهادت میدهیم که خدایی جز خدای یکتا نیست و محمد رسول اوست.