سعی قبایلی که به بادیه شام مهاجرت کردهاند در حفظ زندگانی عربی خود:
این بود وضع قبایلی که به عراق و شام مهاجرت کرده بودند با تفاوت مختصری که در شدت علاقه به زندگی بادیهنشینی داشتند. با وجود اینکه اکثرشان به نعمت شهرنشینی و رفاه نیز رسیدند، علاقه و میل آنان به زندگی عربیشان کماکان شدید بود، به طوری که قرنها این علاقه و ارتباط بین آنان و شبه جزیره برقرار ماند.
من نمیخواهم این مسأله را در این کتاب شرح دهم، زیرا زمینه بحث، گنجایش و اقتضای آن را ندارد. فقط در اینجا به مطالبی اشاره میکنم که بعضی اسرار تأسیس این دو امارت لخمیها و غسانیها را برای فتح عربی و امپراطوری اسلامی در زمان ابوبکر آشکار میکند.
اشاره کردیم که مهاجرت عرب از جنوب به شمال به زمان قبل از شکستهشدن سد مارب و نیز به پیش از زمانی که روم راه تجاری خود را از خشکی به دریا تغییر داد بازمیگردد.
در حقیقت این مهاجرت خیلی پیشتر از این دو حادثه اتفاق افتاده با وجود اینکه این دو اتفاق در حیات بلاد عرب تأثیر بزرگی داشتهاند.
علمای انساب متذکر میشوند که نقل و انتقال بین قبایل پیش از اسلام بسیار اتفاق افتاده و بیشک این امر از قدیمترین اعصار اتفاق میافتاده است.
اعراب با مردمان مجاور خود دادوستد میکردند، مال التجاره شرق دور را به بلاد شام و مصر و روم میآوردند، و کالاهای این بلاد را نیز به شرق دور میبردند، و این تجارت شبه جزیره را در یکی از این دو طریق میشکافت: طریق حضرموت به بحرین در خلیج فارس و سپس به شام. و طریق حضرموت به یمن و حجاز و شام. و مکه در وسط این راه دوم قرار داشت. اهل جنوب حضرمیها و یمنیها و اهل عمان و بحرین پیش از دیگران به این تجارت پرداختند، زیرا آنان به سبب حاصلخیزی اراضی شان و ارتباطشان با فرس از اهل شام متمدنتر بودند.