و میترسید بر محمد جبه خاطر ترس از سرنوشت آن روز:
این بود دعای پیغمبر و مناجات او با خدا و طلب انجاز وعدۀ حق، این دعا را محمدجبارها تکرار کرد، تا اینکه عبا از دوشش افتاد، ابوبکر در حالی که عبا را بر شانههای رسول میانداخت، گفت: ای نبی خدا، خداوند وعدهای را که به تو داده، محققاً عملی خواهد ساخت.