هجوم صلحی قبل از جنگهای رده:
آیا ابوبکرساین تیپهای یازدهگانه را بلافاصله پس از تجهیز روانه جنگ کرد؟ و آیا همه آنها را باهم فرستاد؟ اینهاست آنچه راویان ذکر کردهاند اگرچه جریان وقایع خلاف آن را ثابت میکند. ولی به هرحال قبل از اعزام این تیپها هجوم صلحی خود را که به بهترین وجهی آن را تمهید کرده بود آغاز کرد. به این صورت که نامهای در میان مردم شبه جزیره انتشار داد که در آن خطاب به عوام و خواص اهل شبه جزیره سؤال کرده بود که، آیا از اسلام بازگشته یا بر آن ثبات نمودهاید. این نامه با ستایش خدا و اینکه محمد را به عنوان بشارتدهنده و ترساننده فرستاده آغاز شده و سپس به وفات رسول پس از تبلیغ رسالت خود به مردم اشاره نموده و اینکه خداوند این حقیقت را برای مسلمانان روشن نموده و فرموده است: ﴿إِنَّكَ مَيِّتٞ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ ٣٠﴾[الزمر: ۳۰]. «ای محمد، تو میمیری همانگونه که دیگران مردند»﴿وَمَا جَعَلۡنَا لِبَشَرٖ مِّن قَبۡلِكَ ٱلۡخُلۡدَ﴾[الأنبیاء: ۳۴] «هیچکدام از افراد بشر را قبل از تو (در این جهان) جاویدان نساختهایم (و تو نیز جاویدان نخواهی ماند)»﴿وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٞ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِ ٱلرُّسُلُۚ أَفَإِيْن مَّاتَ أَوۡ قُتِلَ ٱنقَلَبۡتُمۡ عَلَىٰٓ أَعۡقَٰبِكُمۡۚ وَمَن يَنقَلِبۡ عَلَىٰ عَقِبَيۡهِ فَلَن يَضُرَّ ٱللَّهَ شَيۡٔٗاۗ وَسَيَجۡزِي ٱللَّهُ ٱلشَّٰكِرِينَ ١٤٤﴾[آل عمران: ۱۴۴] «محمد فقط پیامآور از طرف خدا بوده و قبل از او نیز رسولان دیگری آمدهاند آیا اگر او مرد یا کشته شد به حال اولیه خود بازمیگردید؟ هرکس از دین خود بازگردد زیانی به خدا نمیرساند، خداوند هرآینه شکرگزاران را پاداش خواهد داد». ابوبکرسمیخواست با ذکر این آیات فتنهای را که دیگران با اشاعه اکاذیبی منتشر کرده و میگفتند: اگر محمد رسول برحق خدا بود هرگز نمیمرد فرونشاند. پس از فراغت از این مقوله و سفارش مردم به پرهیزگاری و توسل به دین حق چنین آورده بود: به من خبر رسیده که بعضی از شما از دین حق پس از قبول و عمل بدان بازگشته خدا را فریب داده و در کار خدا نادانی نموده و از شیطان اطاعت کردهاید. من اینک فلانی را در رأس قشونی از مهاجر و انصار برای بهبود امور به سوی شما فرستادم دستور دادهام با کسی جنگ نکند و کسی را نکشد... آنان را به سوی خدا فرا خواند هرکسی که این دعوت را پذیرفت و بدان اقرار و عمل کرد از او پذیرفته است و هرکه استنکاف کرد دستور دادهام به خاطر این سرپیچی با آنان بجنگد، آنان را بکشد و بسوزاند، زنان آنان را مانند جواری به غنیمت بگیرد، از هیچکس جز اسلام پذیرفته نخواهد شد. هرکه ایمان آورد به نفع اوست و هرکه سرپیچی کند از قدرت خدا نخواهد کاست. به رسول خودم دستور دادهام که این نامه را در هریک از مجامع شما بخواند و دعوت به اذان کند.
بدین ترتیب هرگاه مسلمانان اذان میگفتند و حاضران نیز در پاسخ آنان به اذانگفتن مبادرت میورزیدند با آنان کاری نداشتند در غیر این صورت از آنان میپرسیدند بر چه دینی هستند اگر امتناع میورزیدند با آنان میجنگیدند.
ابوبکرساین نامه را در تمام نقاط شبه جزیره پخش کرد. با این کار میخواست به متمردین فرصت تفکر بدهد، بسیاری از مسلمین به دنبال دعوتکنندگان مرتدین روانه شدند از ترس اینکه اگر بر اسلام خود باقی بمانند ممکن است صدمهای ببینند. چون خود را در میان دو نیرو ببینند به سوی اسلام تمایل پیدا میکنند یا لااقل از یاری سرکردگان رده خودداری میکنند. با این سیاست از خونریزی جلوگیری میشود و اراده بسیاری از اهل رده سست میگردد و از مقاومت بازمیمانند. قریباً ملاحظه خواهی کرد که این ابتکار و این هجوم صلحی ابوبکر در اعمال نیات او چه اثر عظیمی داشت.