خودداری آنان از پرداخت زکات در عهد رسول:
لذا پس از اینکه رسول خدا مأمورین خویش را برای اخذ زکات به میان مردم فرستاد در رأس قبایلی قرار گرفتند که از دادن زکات خودداری کردند. حتی بنی عنبر از بنی تمیم هنگامی که دهمین مأمور آمد و پرداخت زکات را از آنان خواست دست به نیزه و شمشیر بردند. پس از اینکه عیینه بن حصن به امر رسول بر سر آنان تاخت و عدهای را کشت و عدهای را اسیر کرد، دستهای از اشراف آنان به مدینه رفته و در مسجد مدینه از پشت حجرهها ضمن یادآوری موقعیت خود در میان عرب و فداکاریهایی که در جنگ کرده بودند از رسول خدا تقاضا کردند اسرای آنان را برگرداند. رسول هنگام نماز به نزد آنان رفت، به رسول عرض کردند که برای مفاخره بر تو آمدهایم. پس از اینکه دیدند خطیب محمد از خطیب آنان بلیغتر و شاعرش از شاعر آنان سخنورتر و صدایش از صدای آنان رساتر است تسلیم شدند، پیغمبر اسیران آنان را آزاد کرد و آنان را خشنود به میان قومشان بازگرداند. رسول خدا وفات یافت در حالی که عمال او در میان بنی تمیم بودند، از جمله مالک بن نویره بود که در رأس بنی یربوع قرار داشت. پس از دریافت خبر وفات نبی، عمال رسول در اینکه زکات را برای ابوبکر بفرستند یا بین مردم تقسیم کنند اختلاف نظر پیدا کردند. مبارزه و رقابت آن دو دسته اثر قاطعی در ایجاد این اختلاف نظر داشت. حتی این مبارزه و رقابت منجر به کشت و کشتار طرفین شد، دستهای از آنان حکومت سلطان مدینه را پذیرفتند و دسته دیگر از قبول آن استنکاف ورزیدند.
مالک بن نویره جزو کسانی بود که زکات را به صاحبانش پس دادند و برای ابوبکر حقی در آن قایل نشدند. به همین دلیل به عنوان دشمن مسلمانان معرفی شد و مورد هجوم آنان قرار گرفت.