بیعت عمومی:
ابوبکر و کسانی که در سقیفه بودند، پس از خاتمه بیعت درنگ نکرده، به هنگام شب به مسجد بازگشتند، در حالی که مسلمانان اخبار تجهیز رسول را از خانه عایشه دریافت میداشتند، صبح روز بعد ابوبکر در مسجد نشست و عمر برخاست و در بارۀ آنچه روز پیش گفته بود که پیغمبر نمیمیرد عذرخواهی کرد و گفت: من دیروز سخنی گفتم که با آنچه در کتاب خدا دیدهام مطابقت نداشت و رسول نیز آن را با ما در میان ننهاده بود.
من خیال میکردم که رسول کارهای ما را تا آخر سرپرستی میکند. خداوند کتابی را در میان شما گذارده که رسول خود را نیز با آن هدایت کرد. اگر بدان توسل کنید، خداوند شما را بدان هدایت میکند، همانگونه که رسول خود را بدان هدایت کرد. خداوند کارهای شما را به دست بهترین شما، دوست رسول خدا، ثانی اثنین، یار غار رسول خدا داد. برخیزید و با او بیعت کنید. همگان برخاستند و با او بیعت کردند. این بیعت، بیعت عام بود، پس از بیعت خاص سقیفه.