فیروز قیس را از صنعاء بیرون رانده و امارت خود را بازپس میگیرد:
فیروز دریافت چه بر سر هموطنانش آمده، از قبایلی که بر اسلام مانده بودند خواست تا او را کمک کنند. او میخواست به کمک تعصب دینی مانع درهمشکستن غرور ملی و وطنخواهی شود. بنی عقیل بن ربیعه نیز مانند عک دعوت او را اجابت کردند و برای نجات ابنائی که قیس قرار نفی بلدشان را صادر کرده بود حرکت کردند. فیروز در رأس آنها حرکت کرد، ابناء فارس را بازگرداند، در بیرون صنعاء با قیس مصاف داد و او را بیرون راند و مجدداً از طرف خلیفه مسلمین امیر آنجا شد. قیس با سپاهش فرار کرده به همانجا بازگشت که به هنگام کشتهشدن عنسی در آنجا بود. با فرار او تعصب قومی عربی او که اساس دعوت او بود محکوم شد. ابوبکر فیروز را تقویت کرد و طاهر بن ابی هاله را با سپاهش به همین منظور نزد او فرستاد. ولی فیروزی فیروز و برکنارشدنش از امارت صلح را برقرار نکرد و امنیت را به غیر از صنعاء به دیگر سرزمینهای یمن بازنگرداند، مرتدین در آن سرزمینها باقی ماندند و شدت ارتدادشان بیش از هر وقت دیگر بود.