تأثیر جنگ اسامه در عرب و روم:
بعضی از مستشرقین میکوشند تأثیر این جنگ را کم کرده و از میزان عظمت آن بکاهند، با وجود مسرت مسلمین از این پیروزی و تعظیم و تجلیل کسانی که این پیروزی را برای آنان به ارمغان آوردند.
(فکا) مستشرق نویسنده فصل اسامه در دایرة المعارف اسلامی میگوید: پیروزی اسامه در دل اهل مدینه شادی آفرید، پس از اینکه جنگهای رده آنان را غمگین ساخته بود، نصرت او در این غزوه از ارزش حقیقتی این فتح و پیروزی بزرگتر جلوه نمود، بلکه بعدها سرآغاز حملههایی به شمار آمد که متوجه شام شد.
درست است که این جنگ با مقایسه با جنگهای امروزی بزرگ به شمار نمیآید و حتی در مقایسه با بعضی جنگهایی که در آن عصر روی داد نیز بزرگ شمرده نمیشود. اسامه در این جنگ به این اکتفا کرد که قبایلی را که ناگهان بر آنها حمله برده به دهشت افکند و از آنان غنیمت بگیرد بدون اینکه با سپاه روم روبرو شود. ولی آنچه که در آن شک و شبهه نیست، این است که این جنگ تأثیر عمیقی در حیات مسلمین داشت و نیز در حیات اعرابی که در باره انقلاب و شورش علیه مسلمین اندیشه میکردند و در حیات رومیانی که با آنان هم مرز بودند. اعراب دشمن مسلمانان به محض شنیدن خبر پیروزی این جنگ با خود گفتند: اگر این قوم نیرومند نبود نمیتوانستند سپاهشان را برای حمله به قبایل نیرومند دور از خود بفرستند.
هرقل به محض اینکه اخبار این جنگ را شنید پریشان شد، سپاه نیرومندی به بلقاء فرستاد.
این جنگ دلیل رسایی بود بر اینکه روم و عرب حساب مسلمانان را داشته باشند، این غزوه عرب، شمال را که ماورای دومة الجندل میباشند، به مقامی رساند که دیگر روم و عرب در ایجاد فتنه و آشوب و تعرض و غلبه بر مدینه تلاش به خرج ندهند.