جنگ و حقانیت قدرت:
آیا بروز این جنگها بر اثر احتیاج یکی از این دو به وسایل معیشت بود که هریک از آنها در طی قرون جان افراد بیشماری را در این راه از دست دادند؟ هرگز! این دو امپراطوری به طور کامل از محصولات بلاد تحت حکومت خود استفاده میکردند.
روم از محصولات کشاورزی و صنعتی مصر و دیگر بلاد امپراطوری قیصر استفاده میکرد و از میراثهای فرهنگی و علمی آنان برخوردار بود. فارس نیز از محصولات بلاد تحت سلطه خود بهره میگرفت. لیکن هریک از این دو دولت تصور میکرد که فقط او حق دارد از حد اکثر نعمتهای زندگی استفاده کند ولا غیر، هیچ مانعی نمیدید که اسباب معیشت دیگری را از چنگش درآورد.
آیا قوی نبود و اسباب حمله و جنگ در اختیار نداشت؟ و این حقیقت را که حق با قوی است بعضی از اقوام و افراد بشر قبول کرده و به آن ایمان دارند. آیا بعضی از ما وسایل عیش و نوش را از لوازم زندگی نمیداند، اگرچه میبیند که همسایگانش قادر به تأمین کفاف زندگی خود و عایله خود نیستند بازهم عقیده خود را تغییر نمیدهد و به عیش و نوش خود ادامه میدهد! و همه قوانین از حقانیت قدرت دفاع میکنند. زیرا قدرت قانون را برپا میدارد و مردم را مجبور به احترام به آن میسازد. هر قدرتمندی به نام قانون به آنچه که برای حیات خود ضروری میداند دسترسی پیدا میکند. و به نام قانون و تمدن است که دولتها جنگها برپا میکنند تا به آن مقدار از وسایل تجمل و زندگی مجلل که شایسته مقام خود در میان سایر ملل میدانند دسترسی پیدا کنند.
به همین دلیل بود که این دو امپراطوری مدت هفت قرن متوالی در جنگ و نزاع بودند و چشم جهانیان را با قدرت و تمدن خود خیره ساخته بودند. گاهی این و گاهی آن پیروز میشد و هیچ شکستی از قدرت و عظمت شکستخورده نمیکاست. زیرا ملتهای کوچک میدیدند که دوران پیروزی در بین آن دو در گردش است و میدانستند که مغلوب امروزی فردا غالب خواهد شد، و خیال میکردند که تقدیر وجود این دو را لازم و ملزوم گردانیده و باید مانند ستارگان و خورشید و ماه در عرصه وجود ثابت و برقرار باشند.