روایات مربوط به جمع قرآن توسط عمر و عثمان ب:
روایتی هست که میگوید: عمر بن خطابساولین کسی است که قرآن را در مصحف جمع کرده است [۳۴]. انگیزه این کار او این بود که روزی یکی از آیات قرآن را استفسار کرد، در جوابش گفتند که: این آیه را فلانی از برداشت که در جنگ یمامه کشته شد. عمر گفت: إنا لله! و امر به جمعآوری قرآن کرد.
روایات متواتره این گفته و روایت را که عمرساولین کسی بوده که قرآن را جمعآوری کرده است رد میکند، زیرا عمرسخود در این باره به ابوبکر مشورت داد و او را راضی به این کار کرد، لیکن جمع قرآن در عهد ابوبکرسانجام گرفت. و این نظریه درست است. روایتی که از علی بن ابی طالبسنقل شده آن را تأیید میکند که گفت: «رحمت خدا بر ابوبکر باد که اجر او از همه خلق خدا به سبب جمع قرآن بیشتر است و او اولین کسی است که قرآن را بین دو لوح جمع کرد». و این نظریه شهادت عده زیادی از اصحاب رسول خدا را به دنبال داشت. کسانی که گفتهاند: عمرساولین کسی است که قرآن را جمع کرده میگویند: هنگامی که عمرسخواست قرآن را جمع کند در میان مردم برپای خاست و گفت: «هرکس از رسول خدا چیزی از قرآن دریافت نموده آن را به نزد ما بیاورد». و اصحاب رسول خدا آنچه را که از قرآن دریافت کرده بودند در اوراق و پوست درخت خرما و الواح نوشته بودند. عمر از هیچکس آیهای را نمیپذیرفت مادام دو نفر به صحت آن شهادت نمیدادند. تا زمانی که عمر کشته شد این نوشتهها در نزد او جمع میشد، بعد عثمان بن عفانسبه امر خلافت قیام کرد. آنچه عمرسگفت او نیز گفت و کارهای نیکی که عمر انجام داد او نیز به انجام رسانید، زید بن ثابتسرا مأمور جمعآوری قرآن کرد و چند نفر از حافظان قرآن را نیز همراه او نمود و به آنان گفت: «هرگاه اختلاف پیدا کردید آن را به لغت مضر بنویسید، زیرا قرآن بر یکی از مردان مضر نازل شده است».
ولی آنچه محقق است این است که ابوبکر اولین کسی است که پس از گفتگو با عمر امر به جمعآوری قرآن نمود، شایسته است پیش از اینکه به چگونگی این جمعآوری بپردازم در برابر گفته ابوبکر تأمل کنم که گفت: «چگونه کاری را بکنم که رسول خدا نکرده است». قرآن به صورت وحی ظرف ۲۳ سال بر محمد جاز روزی که خداوند او را مبعوث کرد و در مکه اقامت داشت تا روزی که در مدینه خداوند او را به نزد خود فرا خواند نازل شد.
گاهی وحی طی چند آیه و گاهی طی سورهای نازل میشد. اولین وحیای که بر محمد جنازل شد این بود: ﴿ٱقۡرَأۡ بِٱسۡمِ رَبِّكَ ٱلَّذِي خَلَقَ ١ خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ مِنۡ عَلَقٍ ٢ ٱقۡرَأۡ وَرَبُّكَ ٱلۡأَكۡرَمُ ٣ ٱلَّذِي عَلَّمَ بِٱلۡقَلَمِ ٤ عَلَّمَ ٱلۡإِنسَٰنَ مَا لَمۡ يَعۡلَمۡ ٥﴾[العلق: ۱- ۵] بقیه این سوره به ترتیبی که ما امروز در قرآن میخوانیم پس از آن نازل شده، یعنی پس از اینکه آیات دیگری نازل شد مابقی این سوره نازل گردید.
آیا قول ابوبکر و زید بن ثابت که گفتند: «چگونه کاری را بکنیم که رسول خدا نکرده است» چنین معنی میدهد که قرآن تا زمان وفات رسول خدا به صورت سورههایی جمع نشده و به صورت کتاب منظمی درنیامده بود، آیاتی که به صورت منفرد نازل شده بود، به این صورت که امروز به هم ضمیمه و مرتبط گشتهاند درنیامده بود و پس از جمع قرآن آیهها و سورهها در کتابی منظم و مرتب گشت؟
[۳۴] رجوع کنید به صفحه ۲۰ کتاب المصاحف ابن ابی داود و صفحه ۵٩ از کتاب الإتقان فی علوم القرآن سیوطی.