عباس و فاطمه بمیراث رسول را مطالبه میکنند:
کسانی که منکر تخلف علی از بیعت با ابوبکر هستند حدس میزنند که روایات تخلف بیعت علی بعدها در زمان عباسیان به خاطر مقاصد سیاسی وضع شده و معتقدند که وضع این روایات مجعول به استناد واقعهای است که متفق علیه است و ابداً ارتباطی به بیعت ندارد. آن واقعه چنین است که فاطمه و عباس دختر و عموی رسول الله نزد ابوبکر آمدند. پس از اینکه به خلافت رسید و میراث خود را از رسول خدا از ارض فدک و سهم خیبر مطالبه کردند، ابوبکرسدر جواب آنان گفت: من از رسول خدا شنیدهام که فرمود: ما جماعت انبیاء ارث نمیگذاریم و جز صدقه چیزی بر جای نمینهیم. اهل بیت رسول از این مال میخورند و من قسم به خدا هرکاری را که محمد جکرده باشد میکنم. فاطمه از این جواب خشمناک شد و رفت و تا زنده بود در این باره با ابوبکر صحبت نکرد. علی فاطمه را شبانگاه دفن کرد و ابوبکر را خبر نکرد. فاطمه شش ماه پس از وفات نبی جزنده بود و علی به خاطر فاطمه نسبت به ابوبکر خشمناک بود، ولی پس از وفات فاطمه با ابوبکر مصالحه و آشتی کرد.
این بود داستان فاطمه و علی بو ترک مراوده آنان با ابوبکر پس از بیعت مردم، اما آنچه را که باید به این داستان اضافه کرد، این است که علی تا مرگ فاطمه از بیعت با ابوبکر خودداری کرد. ابوبکر پس از این جریان روزی برای دیدن علی به خانهاش رفت و او را در خانه بنی هاشم یافت. علی در این حال پا شد و گفت: هیچ چیز ما را از بیعت با تو منع نکرد، جز اینکه ما خود را در این امر ذیحق میدانستیم و شما خلافت را مستبدانه گرفتید. ابوبکر در جواب علی گفت: قسم به خدا در اموالی که بین من و شما بود تقصیر نکرده و جز خیر عامه هدفی نداشتهام. اما آنچه به این سخنان افزوده میشود و کسانی که تخلف علی را از بیعت با ابوبکر نفی میکنند آن را رد میکنند، این است که موضوع اختلاف مربوط به اموال فاطمه و عباس نبود و این دو نفر قبل از اینکه همه مردم با ابوبکر بیعت بکنند مطالبه میراثشان را نکردند، زیرا ابوبکر پیش از آن در این اموال صاحب اختیار نبود.
اکثر کسانی که تخلف علی را از بیعت با ابوبکر نفی میکنند معتقدند که روایات مربوط به این تخلف موضوع است و در زمان عباسیان به خاطر مقاصد سیاسی جعل شده، بعضی نیز معتقدند که پیش از دوره عباسیان در زمانی که بن هاشم و بنی امیه اختلاف پیدا کرده و جنگهای علی و معاویه رخ داد، این خبرها جعل و اشاعه شده است. اینان میگویند که، ادامه فتوحات اسلامی به سوی عراق و فارس جماعتی از ایرانیان را به جعل این گفتهها واداشت. این جماعت فرس پس از پیروزی امویان جمعیتهایی تشکیل داده و انتهاز فرصت میکردند تا زمینه را برای قیام ابومسلم خراسانی آماده کردند و داستان خروج ابومسلم و نقش او در انتقال حکومت به عباسیان سخت مشهور است.