زندگانی ابوبکر صدیق رضی الله عنه

فهرست کتاب

مملکت بنی غسان و مملکت حیره:

مملکت بنی غسان و مملکت حیره:

بادیه شام زمانی که قبایل عرب مهاجر در آن منتشر شدند جزوی از شبه جزیره شد و غسانیان قوی‌ترین این قبایل بودند از حیث نژاد و از نظر زندگی نیز صبورترین و با شهامت‌ترین آنان بودند. از این جهت در مملکت بنی غسان در حدود شام اقامت گزیدند، کما اینکه لخمی‌ها پادشاهی حیره را در ساحل رود فرات برپای داشتند. عادات این اعراب در آن روزگار مانند عادت هموطنان‌شان بود، با مردمی که در جوار آنان زندگی می‌کردند مشارکت می‌کردند و در آرزوها و آمال‌شان شریک می‌شدند. به همین سبب در شام تسلیم حکومت روم و در عراق تسلیم حکومت فارس شدند و این تسلیم، تسلیم به واقعیت امر بود بیش از آنچه یک تسلیم سیاسی و نظامی باشد، از این رو اوضاع سیاسی در باره آنان به نسبت ضعف و قوت‌شان تغییر می‌کرد و بزرگترین هدف‌ها در نظر آنان استقلال ذاتی بود که به شدت بدان علاقمند بودند و از آن دفاع می‌کردند.

مسأله عجیبی که در کار این بدوی‌ها به چشم می‌خورد این است که با وجود تعلق خاطری که به زندگی صحرانشینی دارند و آن را می‌پرستند و هرگاه که از آن دور شوند مجدداً به سوی آن کشیده می‌شوند، به زندگی شهری و مزارع سرسبز و خرم و نعمت و رفاه و آسایش مردمانش غبطه می‌خورند.

داستان شام و جنات باغات انگور و زنان زیبای آن همیشه اهل مکه و مدینه و سایر بلاد حجاز را به اعجاب وامی‌داشت و پس از مسافرت‌های تابستانی خود به آن دیار از آن‌ها یاد می‌کردند، کسانی که در کاروان‌های تجاری آن دیار بوده و بازگشته بودند اخبار آن مواهب را بازمی‌گفتند و دیگران نیز از قول آنان روایت می‌کردند.

مسلمانان از شنیدن وصف آن همه سرسبزی‌ها و خرمی‌ها و آب‌های جاری و دست‌های نرم و صورت‌های لطیف، دهان‌شان بازمی‌ماند و چشمان‌شان از تعجب از حدقه بیرون می‌آمد و آب از لب و لوچه‌شان سرازیر می‌شد و آرزو می‌کردند که آنان نیز در شهرهایشان چنین نعمت‌هایی داشته باشند. گویی فراموش کرده بودند که خداوند انسان روزی را از روی عدالت بین مردم تقسیم کرده است، به اهل بادیه آزادی و آزادگی و خودداری از ستم عطا نموده در مقابل عسرت و ضیق معاش هم به آنان داده ولی این شدت و عسرت معیشت از علاقه و حرص آنان نسبت به نعمت آزادگی نمی‌کاهد و به مردم شهرنشین نیز رفاه و نعمت و نظم و آسایش عنایت فرموده که در مقابل این نعمت‌ها آزادی‌شان در کلیه شؤون محدود گشته و مردم در رفع این محدودیت‌ها به خاطر حرصی که نسبت به نعمت و آسایش موجود دارند اقدامی نمی‌کنند.