سپاهی که ابوبکرسبه کمک خالد برای جنگ با مسیلمه فرستاد
خالدساز بطاح در رأس قشون خود و سپاهی که ابوبکر برای کمک او فرستاده بود به سوی یمامه حرکت کرد، تا مسیلمه بن حبیب بن حنیفه مدعی نبوت را بدان از پای درآورد.
این کمکی که ابوبکر برای خالد فرستاده بود از نظر کیفیت و قدرت و ترکیب افراد پایینتر از سپاه خالد نبود. این نیروی کمکی هم از مهاجرین و انصار اصحاب رسول خدا تشکیل شده بود که در جنگها شرکت کرده بودند، از قبایلی تشکیل شده بود که به قدرت و شدت شناخته شده بودند. ثابت بن قیس و البراء بن مالک در رأس انصار و ابو حذیفه و زید بن الخطاب در رأس مهاجرین بودند، فرماندهی هر قبیله نیز با رئیس آن قبیله بود. آیا ابوبکر جایز بود در فرستادن کمک برای خالد بخل بورزد!! او میدانست که چهل هزار نفر آماده به جنگ در کنار این مدعی نبوت ایستادهاند که به مسیلمه ایمان دارند و حاضرند مرگ را در راه او استقبال کنند، اگر خالد آنان را در راه خیر و صلاح مسلمین رهبری نکند و با شجاعت و خوض در معارک فرماندهی آنان را تصدی نکند، سیاست ابوبکر در جنگ با اهل رده دچار تباهی میشود. و ابوبکر با حصافت و تدبیر و دوراندیشی و ایمان که داشت اجازه نمیداد اسلام دچار چنین سرنوشتی شود. در بین این سپاه کمکی جماعتی از حُفاظ و قراء قرآن بودند و نیز گروهی که در جنگ بدر شرکت کرده بودند. اگرچه ابوبکر از فرستادن آنان به جنگ خودداری میکرد و میگفت: من جنگاوران بدر را به جنگ نمیفرستم. آنان را به حال خود وامیگذارم تا با اعمال صالحشان به نزد خدای خویش بازگردند، زیرا خداوند وسیله آنان و نیکمردان از اسلام دفاع میکند بیش از آنچه وسیله آنان نصرت دهد. ابوبکر برخلاف تصمیم خود رفتار کرد و جنگاوران بدر و کسانی را که جنگها و موقعیتهای حساس در عهد رسول دیده بودند به کمک خالد فرستاد، زیرا میدید کار مسیلمه سخت قوی شده و هر فداکاری در راه غلبه بر او دفاع از دین خداست و هر سستی در مقابل او آتش انقلاب را در بلاد عرب روشن میسازد و موقعیت مسلمانان را وخیم مینماید. الحق پیروزیهای مسلمانان تا قبل از واقعه مسیلمه و جنگ یمامه با مقایسه با آن چیز بسیار حقیری بود. قبایل نزدیک به مدینه و آنهایی که روز بعد از بیعت میخواستند مدینه را محاصره کنند، هیچکدام مدعی نبوت نبودند، هیچ چیز نمیخواستند جز اینکه از دادن زکات معاف شوند عدی بن حاتم در منصرفکردن قبایل از کمک به طلیحه اسدی موفق شده در نتیجه طلیحه ضعیف شد و نتوانست مقاومت کند. ام زمل نیز نتوانست از اجتماع این قبایل شکستخورده قدرتی بیابد. بنوتمیم باهم اختلاف داشتند، عزم مالک ابن نویره اراده سجاح را سست کرده بین خالد و او جنگی روی نداد. ولی مسیلمه و آنها که در یمامه به دور او گرد آمده بودند منکر رسالت محمد بودند و برای خود نظیر قریش در نبوت حقی قایل بودند.