خواندن عمر بن خطاب صفحهای از سوره طه را به روزی که اسلام آورد:
از آنجمله است آنچه که از اسلامآوردن عمر بن خطاب که ده سال پس از بعثت محمد اتفاق افتاد روایت شده است. عمر از اینکه دین جدید باعث تفرقه اهل مکه شده و بسیاری از آنان را وادار به مهاجرت به حبشه کرده وحشتزده شد، صلاح در این دید که محمد جرا بکشد تا یکپارچگی و وحدت را به قریش بازگرداند. چون نعیم بن عبدالله به عمر خبر داد که فاطمه خواهرش و شوهر او سعید بن زید اسلام آوردهاند با خشم و غضب به طرف خانه آنان رفت و بر آن دو وارد شد، شنید که کسی نزد آنان قرآنی میخواند، بر آنان حمله برد و خواهرش را زخمی ساخت. سپس از کاری که کرد پشیمان شد و از او خواست تا ورقهای را که میخواندند به او بدهد. اتفاقاً در آن ورقه سوره طه بود. چون عمر آن را خواند تحت تأثیر اعجاب و عظمت و شکوه دعوتی قرار گرفت که انسان را بدان فرا میخواند، بلافاصله به نزد محمد رفت و در حضور او ایمان آورد.
این صحیفهای که سورۀ طه در آن نوشته شده بود فقط یکی از صحیفههای زیادی بود که در دست عدهای از اهل مکه که اسلام آورده بودند قرار داشت و دست به دست میگشت و سورههای دیگری نیز از قرآن نوشته شده و در دسترس مسلمانان بود. رسول خدا پس از اسلامآورد عمرسمدت سیزده سال در مکه و مدینه در میان مسلمانان زیست، در این مدت همواره به یاران خود میگفت: «از من جز قرآن چیزی ننویسید، هرکس چیزی دیگری غیر قرآن از من نوشته آن را محو کند».
طبیعی بود که اصحاب رسول هراندازه که میتوانستند قرآن مینوشتند تا از آن در نماز استفاده نموده و توسط آن به احکام دینی که به آن ایمان آورده بودند آشنایی پیدا کنند.