جرأت او در پذیرش اسلام و دعوتکردن مردم بدان:
جرأت و اقدام ابوبکرسدر اسلامآوردن شایان تقدیر است، زیرا او تاجری بود که شغل او اقتضا میکرد که برای در نظرگرفتن سود خود با آنچه مخالف عقاید و آراء عامه بود، موافقت نکند تا مخالفتش با مردم و عقایدشان اثر بدی در تجارتش نگذارد، چه بسا کسانی که به اغلب آراء و عقاید مردم اعتقاد نداشته و آنها را خرافه میپنداشتند، لیکن به خاطر سلامت نفس خود و جلب منافع به آراء باطله آنان تظاهر میکردند و این تزویر و تظاهر دروغین در خواص و عقلا بیشتر از عامه مردم دیده میشود. حتی این دوروئی و تظاهر در رهبرانی هم که رهبری مردم را به منظور روشنکردن حقیقت در زندگی آنان به عهده گرفتهاند نیز دیده شده است.
موقعیت ابوبکرساز همان لحظه اول درخور کمال تقدیر و اعجاب بود. دعوت به اسلام از سوی ابوبکر تعجبانگیز است، شاید تاجری چون ابوبکر که به راست و درستی محمد جایمان دارد مخفیانه به او ایمان بیاورد و آن را ظاهر نسازد تا خللی در تجارت او که به مردم وابسته است حاصل نگردد، و شاید محمد جنیز به این مقدار از ابوبکر راضی میشد.
اما اینکه ابوبکرساسلام بیاورد و اسلام خود را ظاهر سازد و مردم را نیز به اسلام دعوت کند، و مردم را برای قبول دین اسلام و پیروی حضرت محمد جاقناع کند، بین مردم معهود نبوده و این کارها تنها از کسی چون ابوبکر ساخته است که خود را به اندازهای والا ساخته که حق را فقط به خاطر حقیقت بزرگ میدارد و با توجه به حق به بالاتر از منافع زندگی مادی نایل میشود و در دعوت به حق و تأیید آن چیزی مییابد که مقام و متاع دنیوی را هرچند بزرگ باشد در نظر او حقیر میسازد، این حالت مصداق ابوبکرسبود، از روزی که به محمد جایمان آورد تا وفات محمد جو وفات خود او.