در عهد ابوبکرسحکومت بر همان پایههای عربیت زمان رسول استوار بود:
زمان ابوبکرساجازه نداد تا در شهرهایی که مسلمانان در زمان او فتح کرده بودند نظام حکومتی برپا نماید. و نیز فرصت این را نیافت تا نظام حکومتی ثابتی در خود بلاد عرب نیز برپای دارد. و آنچه را که در این کتاب خواندهای از خطبههای خلیفه اول و گماردن عمر بن خطابسبه امر قضاوت و تعیین عثمان بن عفان و زید بن ثابتببه تصدی دیوان رسائل گواهی میدهد که ایدئولوژی اسلامی در نظام حکومتی تا آن روز به صورت مستتر بوده، در کتاب خدا و سنت رسول اساس آن آشکار و واضح لیکن در تفصیل مبهم بوده و کسی نمیتواند، همانگونه که از حکومت اسلامی عهد اموی و عباسی و حتی حکومت زمان عمر و عثمان بحرف میزند از آن ایدئولوژی اسلامی حرف بزند. و این طبیعی است حکومتی که سرنوشت مقرر داشته تا حکومت انتقال از عهدی به عهدی جدید باشد با حکومت سابقش از حیث نوع تمدن و عقیده و طرز تفکر و هرآنچه که به نظم زندگی مربوط میگردد، کاملاً اختلاف پیدا بکند.