عذر مؤرخین در مود مشوببودن روایات:
من عذر مؤرخین پیشین را در مورد اینکه روایاتشان دارای شائبه اضطراب و تشویش است موجه میدانم، چه این مدت کمی که ابوبکرسخلافت مسلمین را به عهده داشت دوره خاتمت وحی بود، مسلمانان در این مدت کم بار سنگینی را در راه تأیید دعوت به دین اسلام و احکام محمد جتحمل کردند، آنان به میادین مبارزه کشیده شدند، در راه خدا جهاد میکردند، کشته میشدند و میکشتند، سختیها را تحمل میکردند و جان خود را در راه خدا ایثار مینمودند و در برابر جهادشان پاداشی جز رضایت حق نمیخواستند، هیچ روزی از ایام زندگی آنان در آسودگی خیال و آرامش نگذشت و هیچیک از آنان در باره دیروزش فکر نمیکرد، زیرا فردایش از او انتظاری بیش از دیروزش داشت. به همین دلیل کسی فراغت حاصل نکرد که حوادث این عهد را به رشته تنظیم و تحریر کشد. بعضی از مردم اخبار آن عصر را برای دیگران نقل میکردند ولی اخبار آن عصر مانند اخبار زمان حضرت رسول جکه تقدیس و اجلال به همراه داشت نقل نمیشد و چگونه میتوانستند آن اخبار را تقدیس و تجلیل نقل کنند، در حالی که مسلمانان مشغول پیریزی پایههای امپراطوری اسلام بودند، امپراطوریای که روز به روز بر دامنه وسعتش افزوده میشد، به همین دلیل مؤرخ این دوره باید روایات را مقایسه و زیر و رو کرده و سپس حقایق را از خلال آنها استنباط کند و این کوشش سختی است که مؤرخان سابق به شیوهی خود به خرج دادهاند و با وجود تقدیم مساعی لازم نتوانستهاند عصر ابوبکر را به صورت روشنی آشکار سازند که در انسان اعجاب برانگیزد.