به این حقیقت ایمان بیاور که اسلام دین برابری است:
برابری تار و پود اسلام است. این حقیقتی است که امروز، آن را درک میکنیم کما اینکه گذشتگان آن را از روی عقل درک میکردند، اما آنان و ما نتوانستیم آن را در امپراطوری اسلامی حفظ کنیم یا بر اثر مقتضیات مخصوصه خودمان یا بر حسب عواملی که خارج از اراده ما بود. اما ابوبکرساین مساوات را درک کرد و به آن ایمان آورد از روی یقین و مسلمانان را هم مجبور به اجرای آن کرد و آنان نیز مساوات را قرنها در میان جهان اسلام برقرار ساختند.
ابوبکر با الهامی که به او شد دریافت که اسلام در ذات خود دین مساوات و برابری در میان کافه مردم است و دعوت به اسلام برای همه مردم است و مختص هیچ قوم معینی نیست.
محمد جدر زمان حیاتش عدهای از غلامان آزادشده را به عالیترین درجه ترقی رسانید و معدودی از غیر عرب را بر عرب فرمانروایی داد. سلمان فارسیساز خاصان و نزدیکان محمد جبود، زید بن ثابتسبنده خدیجهلبود که او را به محمد جبخشید و رسول جاو را آزاد کرده و پسرخوانده خود ساخت و در جنگ مؤته فرمانده سپاه اسلام شد و قبل از آن نیز کارهای دیگری را سرپرستی کرد و اسامه فرزند زیدبکه حضرت قبل از مرض موتش او را به فرماندهی قشونی تعیین کرد که اجله مهاجرین و انصار من جمله ابوبکر و عمربجزو آن بودند، حضرت محمد جبازان فارسی را به حکومت یمن منصوب کرد، مردم از نظر عروبت و فارسی بودن و یا به سبب مکانت قبایلشان در نظر او تفاوتی نداشتند و تفاوت و امتیاز به نسبت اعمال آنان بود. در میان کسانی که حضرت محمد با آنان مشورت میکرد جوانانی قرار داشتند که تنها ایمان و فداکاری در راه محمد آنان را در صف اول قرار داده بود و این روش محمد جروشی بود که خداوند در قرآن بدان امر فرموده است که، ﴿إِنَّ أَكۡرَمَكُمۡ عِندَ ٱللَّهِ أَتۡقَىٰكُمۡۚ﴾[الحجرات: ۱۳]. که امتیاز بین افراد مردم را به نسبت درجه تقوی دانسته و پاداش آنان را در گرو اعمالشان قرار داده است. ناچار این روش پیغمبر خدا شدت کبر و غرور تفاخر به عرببودن را تخفیف داد، اگرچه عرب به اینکه خداوند محمد را از میان آنان انتخاب کرده تفاخر میکردند و آن را دلیل برتری خود میدانستند به ناچار ابوبکرساین مساوات و برابری بین مردم را روش خود ساخت در نتیجه این مساوات نیرویی شد که قوای روم و پارس در برابر آن تاب مقاومت نیاورده منهزم شدند.