خشم ابوقتاده انصاری:
کافی است که گرفتاریهای خالد را از اینجا قیاس کنی که ابوقتادة الأنصاری پس از اینکه دید خالد مالک را کشت و با زنش ازدواج کرد خشمگین شده و او را ترک کرد و به مدینه بازگشت و قسم خورد که هیچگاه در تیپ خالد قرار نگیرد. گفتیم که، روایت شده همان سپاهیانی که مالک و یارانش را زندانی کرده بودند پس از اینکه خالد گفت: اسیران را گرم سازید آنان را کشتند و خالد از این کار خشمگین شد و گفت: خداوند اگر بخواهد کاری انجام بگیرد موجباتش را فراهم میکند. صاحبان این روایت اضافه میکنند که ابوقتاده خیال کرد این هم یکی از حیلههای خالد است، لذا نیز به نزد خالد رفت و گفت: این بود کار تو، خالد او را توبیخ کرد و ابوقتاده غضبناک به مدینه بازگشت.