زندگانی ابوبکر صدیق رضی الله عنه

فهرست کتاب

انقلاب در ممالک عرب و جنگ‌های رده:

انقلاب در ممالک عرب و جنگ‌های رده:

این انقلاب بعد از وفات رسول جبه سرعت برق و به طرز وحشتناکی بر ممالک عرب مسلط شد و اخبار این انقلابات و عصیان‌ها به گوش اهل مدینه، کسانی که با ابوبکر بیعت کرده بودند رسید و دهشت و وحشت بر آنان نیز مسلط شد و در باره مبارزه با این پیشامدها اختلاف نظر پیدا کردند. رأی جماعتی که عمر نیز از آنان بود این بود که، نباید با کسانی که از دادن زکات خودداری می‌کنند مادام که شهادت می‌دهند که جز خدای واحد خدایی نیست و محمد رسول اوست، از در جنگ درآمد. شاید آنان با این عقیده خود می‌خواستند تعداد دشمنان اسلام فزونی نگیرد چون خداوند همانگونه که به محمد جوعده پیروزی می‌داد به آنان وعده پیروزی نداده بود، و پس از وفات رسول بر هیچکدام از آنان وحی نازل نشده بود.

اما ابوبکرساصرار در جنگ با کسانی داشت که از دادن زکات خودداری کرده بودند همانگونه که در جنگ با مرتدین مصمم بود. در نتیجه جنگ‌های رده یک سال و اندی دوام یافت.

جنگ‌های رده جنگ‌هایی نبودند که در آن‌ها چند صد نفر از سپاه خلیفه و چند صد نفر از دشمنانش شرکت داشته باشند، بلکه بعضی از آن جنگ‌ها چندان مهم بوده‌اند که ده‌ها هزار نفر از هر طرف در آن‌ها شرکت داشتند و صدها بلکه هزاران نفر از دو طرف کشته شدند و این جنگ‌ها اثر قاطع در تدوین تاریخ اسلام دارند.

اگر ابوبکرساز رأی کسانی که مخالف این جنگ‌ها بودند پیروی می‌کرد اضطراب کشورهای عرب را در برمی‌گرفت و امپراطوری اسلامی به وجود نمی‌آمد.

اگر سپاهیان ابوبکرسدر این جنگ‌ها پیروز نمی‌شدند سرانجام کار بسیار تلخ و تاریک می‌بود و در هردو حال مجرای تاریخ جهان تغییر پیدا می‌کرد.

از این جهت غلو نکرده‌ایم اگر بگوییم، ابوبکر با موقعیت خود در قبال جنگ‌های رده و با پیروزی در آن‌ها تاریخ جهان را به صورت هرچه بهتری توجیه کرد و گویی خداوند برای آفریدن تمدن انسانی خلق جدیدی را برانگیخت.

اگیر پیروزی ابوبکر در جنگ‌های رده نبوده جنگ‌های عراق و شام آغاز نمی‌شد و سپاهیان اسلام پیروزمندانه امپراطوری ایران و روم را فتح نمی‌کردند تا بر ویرانه‌های آن‌ها امپراطوری درخشان اسلامی را بنا نهند و تمدن اسلامی جانشین آن دو تمدن در جهان شود.

اگر جنگ‌های رده و شهادت کثیری از صحابه رسول شدر راه پیروزی در آن جنگ‌ها نبود شاید عمر در مورد جمع‌آوری قرآن تسریع به عمل نمی‌آورد و ابوبکر را بدان تشویق نمی‌کرد.

و این جمع‌آوری قرآن همان کاری است که منجر به یکنواخت‌کردن قرائت قرآن بلغت مضر در عهد عثمانسشد و در نتیجه کتاب آسمانی اساس ثابتی برای کلمه حق و پایه استواری برای تمدن اسلامی شد.

چنانچه خداوند مسلمین را در جنگ‌های رده پیروز نمی‌کرد بیم آن می‌رفت که ابوبکر نتواند نظام حکومت را در مدینه برقرار کند تا عمرسبعد از او آن را براساس شوری قرار دهد، شورایی که تار آن از عدل و رحمت و پود آن از نیکوکاری و پرهیزکاری بود.

این حوادث بزرگ در مدت کوتاهی که از بیست و هفت ماه تجاوز نکرد تکوین یافت، و شاید کوتاهی این مدت سبب شده که حوادث آن را به عهد عمر نسبت دهند، زیرا گمان کرده‌اند که در این مدت کوتاه امکان تغییر چهره عالم نمی‌بوده است.

اگر آنان به یاد آورند که همه انقلاباتی که مبدأ تحول و تطور انسانیت بوده در نظیر این قلیل مدت کمال یافته و جهان به تدریج مبادی این انقلابات را گردن نهاده و از آن‌ها برای ارتقاء انسانیت و نیل به کمال بهره‌ها گرفته است.

اگر از آن انقلاب روحی که محمد جبه جهانیان اعلام کرد به سوی امپرطوری گسترده ناشی از این انقلابات فکر خود را انتقال دهند و به طور کامل در باره اینکه عرب سعی کرد اوضاع را به زمان پیش از محمد بازگردانده بر ضد شالوده اسلام نبرد نموده و در صدد اطفأ فروغ آن برآید تأمل کنند، در خواهند یافت که حالت عرب در این زمان حالتی بود که مردم در هر زمان و در هرجا داشته و دارند و این عادت مردم است که علیه مبادی هدایت که تازه بر آنان ظاهر شده می‌جنگند و به اکراه آن را می‌پذیرند، ولی خداوند به آنان مجال نمی‌دهد و نور خود را کامل می‌سازد، ﴿وَيَأۡبَى ٱللَّهُ إِلَّآ أَن يُتِمَّ نُورَهُۥ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡكَٰفِرُونَ ٣٢[التوبة: ۳۲]. «و خداوند نمى‏پذیرد مگر آنکه نورش را کامل کند و اگر چه کافرا؁ن ناخوش دارند».