تبکردن ابوبکر س:
بعد از مدت کمی که ابوبکر در مدینه اقامت کرد، گرفتار تب شد، تبی که اکثر مهاجرین مکه به مدینه به علت اختلاف آب و هوا بدان دچار میشدند، چه هوای مکه خشک و هوای مدینه به سبب کشتزارها و آب فراوان مرطوب بود، از عایشه نقل شده که روایت کرده، پدرش دچار تبی شد که شدت آن هذیان میگفت. پس از اینکه ابوبکر در موطن جدیدش آرام گرفت و با کسب و کار اهل خود از کمک انصار بینیاز شد، تمام توجهش را به کمک رسول و دعوت به اسلام تثبیت مرکز مسلمانان معطوف ساخت.
خشم و غضب هیچگاه بر این مردم آرام راه نمییافت. مگر وقتی که میدید دشمنان اسلام از یهود و منافقین دعوت به اسلام را مورد استهزا قرار داده یا در صدد مکر و نیرنگ برآمدهاند.
رسول خدا عهدنامهای با یهود بست که هردو ملت در دعوت به دین خود آزاد باشند و شعائر دینی خود را آزادانه به جای آورند.
یهود اول خیال میکرد که میتواند مسلمین را از مکه جدا سازد تا از آنان علیه اوس و خزرج استفاده کند، اما پس از اینکه مکه نیز به دست مسلمانان افتاد و از سیاست تفرقهاندازی بین مهاجر و انصار ناامید شدند، شروع به طرح مکر و نیرنگ و استهزاء دین اسلام نمودند.