نگرانی و اضطراب در فارس:
آنچه که ابوبکرسرا به این کار تشجیع میکرد آشفتگیهای داخلی و ضعف امپراطوری فارس بود که عراق را نیز در قبضه قدرت داشت. هرقل کمی پیش از وفات محمد جبر فارس پیروز شد و سپاهیان فارس را در نینوا و دستگرد شکست داد و تا دروازههای مدائن پیش راند. از نشانههای ضعف و تزلزل قدرت امپراطوری ایران این بود که یمن از زیر یوغ حکومت فرس درآمد و حاکم آن به رسول خدا پیوست و فارس برای استرداد یمن اقدامی ننمود. سپس قدرت فارس از بحرین و تمام امارات واقعه بر خلیج فارس و خلیج عدن برچیده شد و هیچیک از پادشاهان ایران برای استرداد قدرت از دسترفته خود در آن نواحی کوچکترین اقدامی نکردند. چگونه میتوانستند در باره این مسایل فکر کنند در حالی که اضطراب و نابسامانی حتی در کاخهای سلطنتیشان هم ظاهر شده بود، هر امیری سعی میکرد پادشاه را از میان بردارد و خود به جای او بنشیند، به طوری که ظرف چهار سال نه نفر از امرا مدعی تخت سلطنت شدند و جان خود را بر سر پادشاهی از دست دادند و هریک دیگری را خواه به طور آشکار و خواه به طور مخفی به قتل میرساند. جای تعجب نیست در این صورت که آنچه مردم در باره مثنی و اقداماتش به ابوبکر گفتهاند صحیح باشد، نیز جای تعجب نیست که این موارد ابوبکر را در فتح عراق تحریص کرده باشد.