اندیشه ابوبکرسدر باره سرنوشت مسلمانان پس از مرگ خود:
بزرگترین مسألهای که ابوبکر به هنگام ناخوشی خود در باره آن فکر میکرد ترس و نگرانی او از سرنوشت مسلمانان پس از رحلت خود بود. جریان اختلاف مهاجرین و انصار را در سقیفه بنی ساعده روز وفات نبی ذکر کردیم و گفتیم: اگر بر بیعت ابوبکر اتفاق نظر پیدا نمیکردند، چه حوادثی ممکن بود رخ بدهد. چنانچه پس از وفات ابوبکر نیز اختلاف نظر پیدا میکردند خطر این اختلاف خیلی بزرگتر از خطر اختلاف قبلی میشد.
این اختلاف این دفعه منحصر به اختلاف بین مهاجرین و انصار نمیشد، بلکه دامنه آن تمام اعراب را در بر میگرفت در حالی که مهاجرین و انصار در عراق و شام در حال نبرد و رودرروی دو امپراطوری بزرگ فارس و روم بودند. چنانچه این بار نیز دچار اختلاف شوند، این اختلاف فقط به حدود سقیفه بنی ساعده منحصر نخواهد شد، بلکه از آنجا گذشته به مکه و طائف نیز سرایت خواهد کرد و به یمن نیز انتقال خواهد یافت و در این موقع آتش، مکه و طائف نیز سرایت خواهد کرد و به یمن نیز انتقال خواهد یافت و در این موقع آتش انقلاب مجدداً در کلیه شهرهای عرب شعلهور خواهد شد. و این اختلاف اگر بار دیگر ظهور کند هدفش تنها یکی از ارکان دینی نخواهد بود، بلکه خلافت و حکومت اسلامی را نیز به خطر خواهد انداخت.
اختلاف مردم در مسایل دنیوی مهمترین عامل و انگیزه بروز اختلاف و روشنکردن آتش فتنه و آشوب است. چه خطری از خطر اختلاف برای مسلمانان و اسلام خطرناکتر خواهد بود، در این موقع که در برابر دو شیر فارس و روم قرار گرفتهاند! ابوبکرسچگونه این خطر را جبران خواهد کرد، و چگونه مسلمانان را از آثار شوم این فتنه دور نگاه خواهد داشت؟