تطور حکومت در طول قرون و اعصار ادامه مییابد:
حکومت اسلامی پس از ابوبکرستحولات گوناگون یافت. ابن الخطاب در زمان خلافت خودش از روی نظام حکومتی فارس و روم با توجه به کتاب خدا و حدود آن به تأسیس دیوان پرداخت. سپس عصر عثمان به قدری به حکومت مطلقه نزدیک شد که با سنتهای عرب به هیچ وجه سازگار نبود، همین استبداد مقدمه انقلاب و شورشی شد که به کشتن او منجر گشت. امارت مؤمنان در عهد امویان به رژیم پادشاهی خالص تبدیل شد که این پادشاهی به ارث بدانان رسید.
در زمان عباسیان نیز وضع بر همین منوال بود. در این تحولات و تطورات دست بیگانگان غیر عرب از فرس و روم دخالت داشت، این تأثیر در زمان عمر و عثمان به طور نهان سپس به تدریج در عهد امویها واضحتر و در عصر عباسیان به طور صریح آشکار ظاهر گردید.