چگونه مسلمین بر دشمنان خود غلبه کردند:
مسلمانان در سپاه دشمن سر و صدای زیادی نظیر همهمه و غوغای جنگ و فرار شنیدند. علاء کسی را فرستاد تا از ماجرا باخبر شود، معلوم شد مشرکین در شرب شراب افراط کرده و چنان مست شدهاند که نمیتوانند از خود دفاع کنند. در این هنگام مسلمانان از خندقهای خود درآمده و بر سپاه مرتدین تاختند و شمشیر در آنان نهادند و هرکه را مییافتند میکشتند. مرتدین فرار کردند، آنان یا در خندق سقوط کرده یا کشته شده و یا اسیر شده و یا نجات یافته و جایی نداشتند که در آن پناه بگیرند.
قیس بن عاصم بر حطم که بر زمین افتاده بود گذر کرد و او را کشت. عفیف بن المنذر الغرور را اسیر کردند، علاء به او گفت: تو این عده را فریب دادی؟ غرور اسلام آورد و گفت: من غرور یعنی فریبدهنده نیستم، بلکه من فریبخورده هستم! علاء از گناه او درگذشت.
کسانی که از مرگ و اسارت نجات یافته بودند فرار کرده و سوار کشتی شده و به جزیره دارین رفتند. علاء فراریان را به حال خود گذاشت تا نامههایی به او رسید که قبایل باقیمانده در بحرین به اسلام بازگشتهاند و سپاه او به انضمام اهالی بلاد و ابناء آن شهرها فزونی گرفت. در این موقع دستور داد که به سوی دارین حمله کنند تا مرتدین در روی زمین پناهگاه نداشته باشند.