شرح عقیده طحاویه

فهرست کتاب

شرح‎های عقیده‌ی طحاوی

شرح‎های عقیده‌ی طحاوی

تعداد زیادی از دانشمندان اسلامی، چه قبل از مؤلف آن کتاب و چه بعد از وی به شرح عقیده‌ی طحاوی همت گماشته‎اند. و به احتمال زیاد اکثر شارحان در شرح‎های خود از منهج اصیل و برگرفته از قرآن و سنت صحیح و فهم این دو بر اساس فهم صحابه و تابعین که از زبان پیامبر  ج بهترین مردمان هستند، پیروی نکرده‎اند بلکه فقط از منهج اهل کلام پیروی نموده‎اند؛ کلامی که به منطق یونانی تکیه دارد و بسیاری از مسلمانان فریب آن را خورده و بدان اهتمام و توجه خاصی داشته و آن را در مسائل عقیدتی برای رفع اختلافات، به عنوان حَکَم قرار داده‎اند در نتیجه دچار انحرافات وگمراهی‎ها و سرگردانی‎هایی شده‎اند که بسیاری از آنان تنها در اواخر حیاتشان، بیدار شده‎اند.

ازجمله کسانی که عقیده طحاوی را شرح نموده‎اند، عبارتند از:

١- اسماعیل بن ابرهیم بن احمد شیبانی، ابوالفضائل و یکی از قاضیان و فقیهان دمشق. وی به ابن موصلی معروف است. قرشی در «طبقات» خود، ج١ ص١٤٤ راجع به وی می‎گوید: او سیرت و رفتاری پسندیده داشت. حافظ رشید عطار در محضر او سماع نموده و به منذری اجازه‌ی فتوا داد.

او در چهاردهم ربیع الآخر به سال ٥٠٤ هجری قمری در بصری متولد و روز چهارشنبه نهم جمادی الاولی به سال ٦٢٩ هجری قمری وفات یافت.

شرح حال وی در «مرآة الزّمان»، ٨/٦٧٤؛ «ذیل الرّوضتین» ص١٦١؛ «البدایة و النهایة»، ١٣/١٣٦؛ «الجواهر المضیة»١/١٤٤؛ «النجوم الزاهرة» ٦/٢٧٨؛ «شذرات الذهب»، ٥/١٢٩-١٣٠؛ و «التکلمةالوفیات النقلة»، ٣/٣٠٩ آمده است.

تعدادی از نسخه‎های خطی این شرح در کوبریلی (٨٤٧/٢)؛ رئیس الکتاب (٣٠٤/٣)؛ پرتوپاشا (٦٤٧/٢٤)؛ تشستربتی (٤٤٤٦/٣)؛ و قاهره الحاقی (٢/٥٠) شماره (٢٢٨٩٦ب) وجود دارند.

٢- نجم الدین مَنکوبرس بن یَلِنقلج عبدالله ترکی متوفای سال ٦٥٢ هجری قمری. او شرح خود را «النور اللامع و البرهان الساطع» نام نهاده است. نسخه‎ای خطی از این شرح در کتابخانه‌ی لاله لی (٢٣١٨) وجود دارد که در ٧٥ برگ و به سال ٧١٤ هجری نوشته شده است. نسخه‎های دیگری از این شرح در ینی (٧٦٠/١)؛ کوبریلی (٨٤٨) و (٨٦١/٢)؛ جوتا (٦٦٤)؛ و رئیس الکتاب (٥٦٣) وجود دارند.

٣- هبة الله بن احمد بن معلّی بن محمد، شجاع الدین ترکستانی حنفی مذهب طرازی (منسوب به طراز، شهری در منطقه‌ی ترکستان)، متوفای سال ٧٣٣ هجری قمری.

قرشی در «الجواهر المضیة»، ٢/٢٠٤- ٢٠٥ راجع به وی می‎گوید: او فقیه، اصولی و نحوی بود. اخلاقی نیکو داشت و همیشه مشغول علم و کتابت بود. با وجود سن و فراوانی علمش، محفوظاتش را تکرار می‎کرد. شرح حالش در «الجواهر المضیة» ٢/٢٠٤-٢٠٥؛ «تاج التراجم»؛ ٩/٥ و «الفوائد البهیة» ص٢٢٣ آمده است.

نسخه‎ای از این شرح در مراد مُلا (١٣٩٤) وجود دارد که در ١٤٩ برگ به سال ١٠٧٠ هجری قمری نوشته شده، و نسخه دیگر این شرح در جاریت (١٥٤٣) وجود دارد که در ٩١ برگ در قرن نهم هجری نوشته شده است.

٤- محمود بن احمد بن مسعود قونوی اهل دمشق و حنفی مذهب، معروف به ابن سراج. او فقیه، اصولی و متکلم بود که به سال ٧٧١ هجری قمری در دمشق از دنیا رفت. صاحب کتاب «کشف الظنون» می‌گوید: او شرح خود را «القلائد في شرح العقائد» نام نهاد.

شرح حالش در «الدرر الکامنة»، ٤/٣٢٢-٣٢٣؛ «قضاة دمشق» اثر ابن طولون، ص:٢٠٠؛ «الفوائد البهیة» ص٢٠٧؛ و «الجواهر المضیة»، ٢/١٥٦-١٥٧ آمده است.

نسخه‎هایی از ین شرح در اِسکوریال (١٥٦٣/٣)؛ بلدیة الإسکندریة (توحید٣٠)؛ و الأزهر (٣/٣٠٠ توحید٣٣٨) وجود دارند. این شرح در سال ١٣١١ هجری قمری در قازان چاپ شده است.

٥- سراج الدین عمر بن اسحاق هندی غزنوی حنفی مذهب. او دانشمند و اهل فن و صاحب تصنیفات زیادی است. در سال ٧٧٣ هجری قمری وفات یافت. او شرحش را از یک مقدمه و مسائلی مهم و یک تتمه تشکیل داده و در مقدمه، ١٠ تنبیه آورده است.

شرح حالش در «الدرر الکامنة»، ٣/١٥٤-١٥٥؛ «النجوم الزاهرة»، ١١/١٢٠-١٢١؛ «شذرات الذهب»، ٦/٢٢٨-٢٢٩؛ «حسن المحاضرة»، ١/٢٦٨؛ «البدر الطالع»، ١/٥٠٥؛ و «الفوائد البهیة»، صص١٤٨-١٤٩ آمده است.

نسخه‎ای از این شرح در دارالکتب المصریة به شماره٢٣٥ علم الکلام و نسخه دیگر در کتابخانه‌ی شیخ الاسلام عارف حکمت در مدینه منوره وجود دارد.

٦- محمد بن محمود اکمل الدین بابَرتی. او امامی اهل فن و صاحب تصنیفات متعددی است. به سال ٧٨٦ هجری قمری درگذشت. او معاصر ابن ابی العز بود. رساله‎ای تألیف کرد که درآن تقلید مذهب ابوحنیفه  / را ترجیح داد. ابن ابی العز جاهای مشکلی را در رساله مذکور پیدا کرد و در رساله‌ی خود به نام «الاتباع» آنها را گوشزد نمود.

شرح حالش در «إنباءالغمر»، ٢/١٧٩-١٨١؛ «الدرر الکامنة»، ٤/٢٥٠-٢٥١؛ «بغیةالوعاة»، ١/٢٣٩؛ «شذرات الذهب»، ٦/٢٩٣-٢٩٤؛ و «الفوائد البهیة»، ص١٩٥-١٩٩ آمده است.

نسخه‎ای از شرح بابَرتی در أسعد أفندی (١٢٥٩/٢) وجود دارد که در ٥٧ برگ به سال ١٠٩٩ هجری قمری نوشته شده و نسخه‌ی دیگر از این شرح در لاله إسماعیل (٦٨٩/٢) وجود دارد که در ٨٠ برگ به سال ١١٤٨ هجری قمری نوشته شده است.

٧- مولی ابوعبدالله محمود بن محمد بن ابی اسحاق. او فقیه و حنفی مذهب و اهل قسطنطنیه بود. بنا به گفته‌ی حاجی خلیفه در کتاب «کشف الظنون» ص:١١٤٣ او این شرح را در سال ٩١٦ هجری قمری به پایان رساند.

٨- کافی حسن أفندی آقحِصاری[١٠]، متوفای سال ١٠٢٥ هجری قمری. او شرحش را «نورالیقین في أصول الدین» نام نهاد که هنگام محاصره زیر قلعه‌ی استربون به سال ١٠١٤ هجری قمری آن را به اتمام رساند. نگا: بروکلمان (٢/٤٤٣)؛ و لیبستج (١٩٠/٢).

٩- شرحی که مؤلف آن ناشناس است و سیف الدین ناصری بر آن حاشیه نوشته که در جوتا (٦٦٥)؛ و المکتب الهندی أول (٤٥٦٩) وجود دارد.

١٠- شرحی که مؤلف آن ناشناس است و در برنستون (١٥٥ب) وجود دارد.

١١- شرحی از مؤلف ناشناس، که در تشیستربتی (٥٢١٩) در ٨٣ برگ و جود دارد و در قرن هشتم هجری تحریر یافته است.

١٢- شرحی از مؤلف ناشناس، که در برلین(١٩٤٠) وجود دارد. این شرح در ٤١ برگ به سال ٧٧٥ هجری قمری نوشته شده است. نگا: «کشف الظنون»، ص١١٤٣؛ و «تاریخ التراث العربی» اثر سزکین، ١/٣/٩٧-٩٨.

١٣- محمد بن ابی بکر غزّی حنفی مذهب معروف به ابن بنت حمیری؛ از جمله‌ی شاگردان حافظ سخاوی است. او این شرح را «شرح عقائد الطحاوی» نام نهاد. این شرح نسخه‎ای با خط مؤلف در کتابخانه‌ی آجریه دمشق دارد، که در ٥٠ صفحه نوشته شده و مؤلف به سال ٨٨١ هجری قمری نوشتن آن را به پایان رساند.

کتابخانه‌ی آجریه در حی العُقَیبه شرقی مسجد توبه واقع شده که به وسیله راهی میانشان فاصله ایجاد شده است. این کتابخانه تا به امروز، آباد بوده و طالبان علم به آن روی آورده و درآنجا دروس دینی تدریس می‌شود.

١٤- امام علامه فقیه شیخ عبدالغنی بن طالب بن حماده غنیمی دمشقی حنفی مذهب مشهور به میدانی، متوفای سال ١٢٩٨ هجری قمری. شرح وی در دمشق با تحقیق محمد مطیع حافظ و محمد ریاض مالح چاپ شده است.

[١٠]- از مؤلفات این دانشمند بزرگوار، کتاب «أصول الحکیم في نظام العالم» است. این کتاب در باب خود، کتابی عظیم و بسیار ارزشمند است. دانشگاه اردن این کتاب را به تحقیق استاد مفضال نوفان رجاالحمود، منتشر نمود.