اختلاف نظر علما درباره محل استقرار ارواح پس از مرگ
راجع به محل استقرار ارواح پس از مرگ تا روز رستاخیز میان علما اختلاف نظر وجود دارد:[٩٩٧]
برخی میگویند: ارواح مؤمنان در بهشت و ارواح کافران در جهنم است.
عده دیگری معتقدند که ارواح مؤمنان در اطراف بهشت و کنار دروازه بهشت است که خوشی و نعمتهای بهشت به آنان میرسد.
بعضی بر این باورند که ارواح در اطراف قبرهایشان میباشد.
مالک میگوید: به من رسیده که روح، رها شده است و هر جا خواست میرود.
گروهی اظهار میدارند که ارواح مؤمنان نزد خداوند ﻷ است. اینان تنها این گفته را اظهار داشته و بر آن چیزی نیفزودهاند.
عده دیگری معتقدند که ارواح مؤمنان در «جابیه» واقع در دمشق است و ارواح کافران در چاه «برهوت»، واقع در حضرموت است.
کعب[٩٩٨] میگوید: ارواح مؤمنان در علیین (مقام بالای بالا) در آسمان هفتم، و ارواح کافران در «سجین» در زمین هفتم زیر رخسار ابلیس است.
بعضی بر این باورند که ارواح مؤمنان در چاه زمزم، و ارواح کافران در چاه برهوت میباشد.
عده دیگری میگویند: ارواح مؤمنان در سمت راست آدم، و ارواح کافران در سمت چپ آدم قرار دارد.
ابن حزم[٩٩٩] و دیگران میگویند: محل استقرار روح جایی است که قبل از آفرینش اجسادشان بودهاند. ابوعمر بن عبدالبر میگوید: ارواح شهدا در بهشت، و ارواح عموم مؤمنان در اطراف قبرهایشان قرار دارند.
از ابن شهاب روایت است که او گوید: به من خبر رسیده که ارواح شهدا همانند پرنده سبزرنگی است که به عرش آویزان است و صبح و شب به باغهای بهشت میرود و هر روز پیش پروردگارشان میآیند و به او سلام میکنند.
عده دیگری میگویند: محل استقرار ارواح، عدم محض است. این گفتهی کسانی است که میگویند: همانا روح عرضی از اعراض بدن است همانند حیات و ادراک بدن که از اعراض بدن میباشند. که گفتهشان مخالف قرآن و سنت است.
برخی معتقدند که محل استقرار ارواح پس از مرگ، بدنهای دیگری است که با اخلاق و صفات ارواح که در زمان حیاتشان کسب کردهاند، تناسب دارد. پس هر روحی به بدن موجود زندهای که هم شکل آن روح است تبدیل میشود. این گفتهی اهل تناسخ است که منکر معادند. این قول از تمامی اهل اسلام خارج است. تفصیل و بسط ادله این اقوال و سخن درباره آنها در این مختصر نمیگنجد[١٠٠٠].
[٩٩٧]- نگا: «الروح»، صفحات ١٢٥-١٢٩.
[٩٩٨]- او کعب بن ماتع حمیری یمانی، علامه و دانشمندی است که ابتدا یهودی بود و پس از وفات پیامبر ج اسلام آورد. او در زمان خلافت عمر س از یمن به مدینه آمد و با اصحاب و یاران محمد ج همنشینی کرد و چیزهای عجیب و غریب هرچه بوده و نبوده و آنچه تحریف و تغییر و منسوخ شده بود برای آنان میگفت. عدهای به اشتباه گمان کردهاند که بخاری و مسلم، حدیث را از او روایت کردهاند؛ زیرا آنان از طریق او حتی یک حدیث را روایت نکردهاند، و نامش در «صحیحین» تنها به خاطر شناساندن و معرفی او بوده است. از هیچ یک از متقدمان نقل نشده که او را ثقه دانسته باشند، فقط برخی از صحابه، علم و دانش او را ستودهاند. بخاری در صحیح خود، در مبحث «في الاعتصام»، باب «قول النبي ج: «لا تسألوا أهل الکتاب عن شیء» از طریق حمید بن عبدالرحمن روایت کرده که او از معاویه شنید که معاویه هنگام حج در زمان حکومتش برای جماعتی از قریش در مدینه سخن میگفت و نام کعب احبار را آورده و گفت: اگر او از راستگوترین محدثان اهل کتاب باشد هرچند که با وجود آن، به دروغ او اطلاع حاصل کردهایم. و از عمر س براساس آنچه که ابوزرعه دمشقی در تاریخ خود، ١/٥٤٤ از او نقل کرده، ثابت شده که او به کعب میگفت: یا دست از روایت احادیث برمیداری و یا تو را به سرزمین بوزینهها میفرستم. البته تمامی چیزی که در کتابها به او نسبت داده شده، از او ثابت نشده است، چون دروغگویان پس از او سخنان زیادی را که او نگفته بود به او نسبت دادهاند. شرح حالش در «السیر»، ٣/٤٨٩-٤٩٤ آمده است.
[٩٩٩]- او امام و متبحر و صاحب فنون و معارف، ابومحمد علیبن احمد بن سعید بن حزم، اصلیت فارسی و سپس اندلسی و یزیدی و ظاهری، صاحب کتاب «المحلی» و «الإحکام في أصول الأحکام» و مانند آنها میباشد. وی به سال ٤٥٦ هجری وفات یافت. شرح حالش در کتاب «السیر»، ج ١٨ شماره: ٩٩ آمده است.
[١٠٠٠]- ابن قیم در کتاب «الروح»، ص ١٢٩ پس از ذکر این اقوال میگوید: این خلاصهای از تمامی اقوال علما راجع به محل استقرار ارواح انسانها پس از مرگ بود که برای من مقدور شد و به طور قطع نمیتوانی به مجموع این اقوال در یک کتاب غیر از این کتاب دسترسی یابی. ما مأخذ و مستند این اقوال و دلایل هر کدام و اعتراضات و اشکالاتی که به هر کدام وارد است، و قول درست از میان این اقوال که کتاب و سنت براساس طریقه و منهج ما که خداوند به لطف و یاری خود بر ما منت نهاده، بر آن دلالت دارد، را ذکر میکنیم. پاسخ به این اقوال، حدود سی صفحه از کتاب «الروح» از صفحه ١٢٩ تا ١٥٩ را در بر گرفته، بدانجا مراجعه شود.