شرح عقیده طحاویه

فهرست کتاب

فرشته برای تنفیذ و اجرای فرمان خدا فرستاده شده است

فرشته برای تنفیذ و اجرای فرمان خدا فرستاده شده است

لفظ «ملک» نشان‌دهنده آن است که او برای تنفیذ و اجرای فرمان فرستاننده‌اش، فرستاده شده است. پس امر و فرمان در اختیار فرشتگان نیست و آنان مستقلاً کاری از دستشان بر نمی‌آید بلکه همه امر و فرمان از آنِ خداوند یکتای چیره است و فرشتگان فقط امر و فرمان خدا را اجرا می‌کنند:

﴿لَا يَسۡبِقُونَهُۥ بِٱلۡقَوۡلِ وَهُم بِأَمۡرِهِۦ يَعۡمَلُونَ٢٧ يَعۡلَمُ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡ وَلَا يَشۡفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ٱرۡتَضَىٰ وَهُم مِّنۡ خَشۡيَتِهِۦ مُشۡفِقُونَ٢٨[الأنبياء: ٢٧-٢٨]

«در سخن بر او پیشی نمی‌گیرند و به فرمان او کار می‌کنند. گذشته و آینده آنها را می‌داند، و جز برای کسی که [خدا] رضایت دهد شفاعت نمی‌کنند و از بیم او هراسانند».

﴿يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوۡقِهِمۡ وَيَفۡعَلُونَ مَا يُؤۡمَرُونَ۩٥٠[النحل: ٥٠]

«از پروردگارشان که بر آنها سیطره دارد می‌ترسند و هر چه دستور می‌یابند همان می‌کنند».

پس فرشتگان بندگانی ارجمندند. برخی از آنان برای اطاعت از خدا به صف بسته‌ شده‌‌اند عده‌ای از آنان همیشه خدای را تسبیح می‌گویند و هیچ یک از آنان نیست مگر اینکه برای او مقام و موقعیت معینی است[٦٨٢] و از آن تخطی و تجاوز نمی‌کند، و او مشغول کاری است که بدان مأمور شده و از آن کوتاهی و تجاوز نمی‌کند. والاترین فرشتگان کسانی‌اند که نزد پروردگار هستند:

﴿لَا يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِهِۦ وَلَا يَسۡتَحۡسِرُونَ[٦٨٣]١٩ يُسَبِّحُونَ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَ لَا يَفۡتُرُونَ٢٠[الأنبياء: ١٩-٢٠]

«از پرستش وی سرباز نمی‌زنند و ملول نمی‌شوند. آنها شب و روز بی‌هیچ سستی تسبیح می‌گویند».

رئیس و سردسته فرشتگان سه نفرند[٦٨٤]: جبرئیل، میکائیل و اسرافیل، که برای امر حیات وکیل شده‌اند. جبرئیل، مأمور وحی است که حیات قلب‌ها و روح‌ها در آن است. میکائیل مأمور باران است که حیات زمین و گیاهان و حیوانات در آن است، و اسرافیل مأمور دمیدن در شیپور است که حیات مخلوقات پس از مرگشان در آن است.

پس فرشتگان فرستادگان خدا در خصوص آفرینش و فرمان او هستند، و سفیران میان خدا و بندگان خدا می‌باشند، که امر و فرمان را از نزد خدا برای سراسر نقاط عالم نازل می‌کنند و وضعیت جهان را به سوی خدا بالا می‌برند. آسمان‌ها به خاطر آنها به صدا در می‌آیند و حق دارند که به صدا در آیند، چون در آسمان‌ها به اندازه چهار انگشت خالی نیست مگر اینکه فرشته‌ای در آن حالت در قیام یا رکوع یا سجده برای خداوند قرار گرفته است[٦٨٥]، و هر روز هفتاد هزار فرشته از آنها داخل بیت المعمور می‌شوند و تا آخر عمر به سوی آن بر نمی‌گردند[٦٨٦].

[٦٨٢]- برگرفته از این آیه است: ﴿وَمَا مِنَّآ إِلَّا لَهُۥ مَقَامٞ مَّعۡلُومٞ١٦٤ وَإِنَّا لَنَحۡنُ ٱلصَّآفُّونَ١٦٥ وَإِنَّا لَنَحۡنُ ٱلۡمُسَبِّحُونَ١٦٦[الصافات: ١٦٤-١٦٦] «و هیچ یک از ما [فرشتگان] نیست مگر اینکه برای او مقام [موقعیت] معینی است. و البته [برای اطاعت خدا] به صف ایستاده‌ایم. و بی‌تردید ما جملگی تسبیح‌گویان او هستیم». معنای آیه این است که هیچ فرشته‌ای نیست مگر اینکه جای مخصوصی در آسمان دارد که در آنجا خدا را عبادت می‌کند. ﴿ٱلصَّآفُّونَ فرشتگانی‌اند که در اطاعت خدا به صف ایستاده‌اند. مسلم در صحیح خود به شماره: ٥٢٢ از طریق روایت حذیفه بن یمان روایت کرده که وی ‌گوید: رسول خدا  ج فرمود: «فضلنا علی الناس بثلاث: جعلت صفوفنا کصفوف الملائکة، وجعلت لنا الأرض کلها مسجداً، وجعلت تربتها لنا طهوراً إذا لم بخد الماء» «با سه چیز بر دیگران برتری یافته‌ایم: صف‌های ما همانند صف‌های فرشتگان قرار داده شده، تمام قسمت‌های زمین برای ما به عنوان مسجد قرار داده شده، و خاک زمین در صورت نیافتن آب برای ما پاک کننده قرار داده شده است».

[٦٨٣]- راجع به معنای ﴿يَسۡتَحۡسِرُونَ سه قول هست: اول ـ بر نمی‌گردند. ابن ابی طلحه از ابن عباس آن را نقل کرده است. دوم ـ بریده نمی‌شوند. مجاهد آن را گفته و ابن قتیبه می‌گوید: یعنی درمانده نمی‌شوند. حَسِر، به معنای کسی است که از روی درماندگی و ناتوانی از کار دست کشیده و ایستاده است. سوم ـ ملول و خسته نمی‌شوند. ابن زید آن را گفته است؛ نگا: «زاد المسیر»، ٥/٣٤٤-٣٤٥.

[٦٨٤]- در پاورقی نسخه‌های خطی (أ) و (د) آمده است: و برخی از آنها رئیسان فرشتگان‌اند.

[٦٨٥]- ترمذی به شماره: ٢٣١٢؛ ابن ماجه به شماره: ٤١٩٠؛ و احمد در «المسند»، ٥/١٧٣ از طریق روایت ابوذر آن را آورده که ابوذر گوید: رسول خدا  ج فرمود: «إني أری ما لاترون، وأسمع ما لاتسمعون، إن السماء أطّت وحق لها أن تئط ما فيها موضع أربع أصابع إلا وملك فيه واضع جبهته ساجداً الله ...» «همانا من چیزهایی را می‌بینم که شما نمی‌بینید و چیزهایی را می‌شنوم که شما نمی‌شنوید، همانا آسمان به صدا در آمده و حق دارد که به صدا در آید، چون در آسمان به اندازه چهار انگشت خالی نیست مگر اینکه فرشته‌ای در آن قرار گرفته و پیشانی خود را جهت سجده برای خدا نهاده است ...». ترمذی آن را حسن دانسته با وجودی که ابراهیم بن مهاجر مقداری در حدیث اهل تساهل است، اما روایت حکیم بن حزام که طحاوی در «مشکل الآثار»، ٢/٤٣؛ و طبرانی در «المعجم الکبیر» به شماره: ٣١٢٢ روایت کرده‌اند، شاهدی برای آن است. سند روایت حکیم بن حزام قوی است. روایت فوق شاهد دیگری از روایت انس بن مالک دارد که ابونعیم در «الحلیة» ٦/٢٦٩ آن را روایت کرده، اما سند آن ضعیف است. بنابراین حدیث فوق با این دو شاهد قوی و صحیح می‌باشد.

[٦٨٦]- قسمتی از حدیث طولانی اسراء و معراج است که در «صحیحین» روایت شد‌ه‌اند. در این روایت آمده است: رسول خدا  ج پس از رفتن به آسمان هفتم می‌فرماید: «ثم رفع بي إلی البيت المعمور، وإذا هو يدخله في کل يوم سبعون ألفا لايعودون إليه آخر ما عليهم» «سپس به بیت المعمور بلند کرده شدم، دیدم که هر روز هفتاد هزار فرشته داخل آن می‌روند و تا آخر حیاتشان به سوی خدا بر نمی‌گردند».