روابط روح با بدن
روح پنج نوع تعلق و رابطه با بدن دارد که احکام هر یک با هم فرق دارد:[٩٨٥]
اول ـ رابطه روح با بدن در شکم مادر، موقعی که جنین بود.
دوم ـ رابطه روح با بدن پس از خارج شدن از شکم مادر به روی زمین.
سوم ـ رابطه روح با بدن در حال خواب. روح در حال خواب از یک جهت با بدن رابطه دارد و از یک جهت از بدن جداست.
چهارم ـ رابطه روح با بدن در برزخ، چون روح هرچند از بدن جدا شده ولی به طور کلی از آن جدا نمیشود به گونهای که به طور کلی هیچ رابطه و تعلقی با آن نداشته باشد، چون در روایات آمده که روح هنگام سلام کسی به بدن برمیگردد[٩٨٦]، و در روایات وارد شده که او صدای کفشهای همراهانش موقعی که از او پشت میکنند، میشنود.[٩٨٧] این برگرداندن روح به بدن، بازگشتی ویژه است که موجب حیات جسد قبل از روز قیامت نیست.
پنجم ـ رابطه روح با بدن در روز زنده شدن جسدها. این نوع رابطه، کاملترین نوع رابطه روح با بدن است و به نسبت انواع روابط روح با بدن قبل از آن، قابل مقایسه نیست، چون این نوع رابطه، رابطهای است که بدن دیگر مرگ و خواب و فساد را نمیپذیرد؛ چون خواب برادر مرگ است. به این موضوع خوب دقت کن، اشکالات و ابهامات زیادی را از تو دور میکند.
[٩٨٥]- نگا: «الروح»، صفحات ٦٢-٨١.
[٩٨٦]- ابوداود به شماره: ٢٠٤١ از طریق ابوصخر حمید بن زیاد، از یزیدبن عبدالله بن قسیط، از ابوهریره روایت کرده که رسول خدا ج فرمودند: «ما من أحد يسلّم علیّ إلاّ ردّ الله روحی حتی أردّ عليه السلام» «هیچ کسی نیست که بر من سلام میکند مگر آنکه خداوند روحم را باز میگرداند تا جواب سلامش را دهم». نووی در «ریاض الصالحین» و «الأذکار» آن را صحیح دانسته، و حافظ ابن حجر عسقلانی براساس نقل ابن علان، ٣/٣١٦ از او میگوید: این حدیث غریب است. احمد و ابوداود آن را روایت کردهاند و راویانش راویان صحیحاند به جز ابوصخر که تنها مسلم از او حدیث روایت کرده است. ابن معین راجع به او سخنان مختلفی اظهار داشته است. به علاوه راجع به ابن قسیط گفتهها و حرفهایی هست و مالک درباره او سکوت اختیار کرده است. مالک در حدیث دیگری از روایتش در خارج از «الموطأ» میگوید: اینکه تنها او این حدیث را از ابوهریره نقل کرده، مانع جزم به صحت حدیث است.
[٩٨٧]- این موضوع در روایت انس بن مالک که بخاری به شمارههای: ١٣٣٨ و ١٣٤٦؛ و مسلم به شماره: ٢٨٧٠ آن را روایت کردهاند آمده است.