ماهیت روح
همچنین اختلاف شده که روح چیست؟[٩٥٧] بعضی گفتهاند: روح، جسم است. برخی اظهار داشتهاند که روح، عرض است. و عدهای میگویند: ما نمیدانیم که روح چیست آیا جوهر است یا عرض؟ عدهای گفتهاند: روح چیزی بیشتر از اعتدال سرشتهای چهارگانه نیست. بعضی میگویند: روح، خون صاف و خالص از تیرگی و عفونت است. عدهای بر این باورند که روح، حرارت طبیعی است که همان حیات میباشد. بعضی معتقدند که روح، جوهری بسیط و پراکنده در همه نقاط عالم است که از جهت تدبیر برای آن از حیوان آمده است، و روح با توجه به اینکه در عالم پراکنده شده، ذات و ساختار خاصی ندارد و در هر موجود زندهای در عالم به یک معناست و لاغیر. عدهای هم میگویند: نفس همان هوای داخل و خارج از طریق تنفس میباشد. اقوال دیگری هم در این خصوص گفته شده است.
علما راجع به مسما و مفهوم انسان، که آیا انسان تنها روح است یا فقط بدن است، یا انسان مجموع روح و بدن است، یا انسان هر کدام از روح و بدن میباشد، اقوال مختلفی دارند. این چهار قول علما راجع به کلام انسان هم صادق است که آیا کلام انسان، فقط لفظ است، یا فقط معناست، یا مجموع لفظ و معناست، و یا هر کدام از لفظ و معنا میباشد. پس اختلاف نظر علما راجع به انسان ناطق و نطق انسان میباشد.
درست این است که انسان، اسمی برای روح و بدن است و گاهی به خاطر وجود قرینهای بر یکی از این دو اطلاق میشود. کلام هم چنین است، یعنی کلام، اسمی برای لفظ و معناست و گاهی به خاطر وجود قرینهای بر یکی از این دو اطلاق میشود.
[٩٥٧]- به این اقوال و نسبت آن به گویندگانشان و ترجیح قول صحیح از میان آنها، در کتاب «الروح»، صفحه ٢٣٧ و بعد از آن، نگاه کنید.