شرح عقیده طحاویه

فهرست کتاب

متکلمان، «قدیم» را جزو نام‌های خدا دانسته‎اند در حالی که آن جزو نام‌های زیبای خداوند نیست

متکلمان، «قدیم» را جزو نام‌های خدا دانسته‎اند در حالی که آن جزو نام‌های زیبای خداوند نیست

متکلمان، «قدیم» را جزو نام‎های خدا دانسته‎اند در حالی که آن جزو نام‎های زیبای خداوند نیست؛ زیرا «قدیم» در زبان عربی که قرآن با آن زبان نازل شده، چیزی است که متقدم برغیرش باشد؛ مثلاً به چیزی قدیم گفته می‎شود: این قدیم است و به چیزی تازه، گفته می‎شود: این جدید است. و عرب‌ها این اسم را تنها بر چیزی که متقدم بر غیرش باشد، به کار برده‎اند و در موجودی که عدم بدان راه نمی‎یابد به کار نبرده‎اند؛ همچنان که خدا می‎فرماید: ﴿حَتَّىٰ عَادَ كَٱلۡعُرۡجُونِ ٱلۡقَدِيمِ٣٩[يس: ٣٩] «تا [به صورت هلال] چون شاخه خشک خرما [باریک شود و] به حال قبل باز گردد». «عرجون قدیم»، چیزی است که تا زمان وجود «عرجون دوم» باقی می‎ماند، پس وقتی که چیزی جدید به وجود آید، به چیز اولی، قدیم گفته می‎شود. و خداوند متعال می‎فرماید: ﴿وَإِذۡ لَمۡ يَهۡتَدُواْ بِهِۦ فَسَيَقُولُونَ هَٰذَآ إِفۡكٞ قَدِيمٞ١١[الأحقاف: ١١] «و چون خود به وسیله آن هدایت نیافته‎اند خواهند گفت: این یک دروغ کهنه است». که در این آیه، قدیم به معنای چیزی است که از نظر زمانی متقدم باشد. خداوند متعال در جای دیگری می‎فرماید: ﴿أَفَرَءَيۡتُم مَّا كُنتُمۡ تَعۡبُدُونَ٧٥ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُكُمُ ٱلۡأَقۡدَمُونَ٧٦[الشعراء: ٧٥-٧٦] «آیا در آنچه می‎پرستیده‎اید تأمل کرده‎اید؟ شما و نیاکان گذشته شما؟» اقدام مبالغه در قدیم است. همچنین قول قدیم و جدید شافعی از همین معنی است. خداوند متعال در آیه دیگری می‎فرماید: ﴿يَقۡدُمُ قَوۡمَهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فَأَوۡرَدَهُمُ ٱلنَّارَۖ[هود: ٩٨] «روز قیامت پیشاپیش قومش می‎رود و آنها را به آتش وارد می‌کند...». و فعل آن لازم و متعدی به کار برده می‌شود، مثلاً گفته می‎شود: «أخذني[١٢٤] ما قَدُم و ما حدُث»: «آنچه قبلاً بود و آنچه تازگی به وجود آمده، مرا گرفت» و گفته می‎شود: «هذا قَدَمَ هذا وهو یقدمه»: «این، مقدم بر این است و آن، از آن چیزی پیشی می‎گیرد». همچنین، در زبان عربی به پا، «قَدَم» می‎گویند، چون پا مقدم بر سایر اعضای بدن انسان است. اما داخل کردن «قدیم» در نام‎های خداوند متعال در نزد متکلمان مشهور است و بسیاری از دانشمندان گذشته و حال از جمله ابن حزم این امر را انکار کرده و «قدیم» را جزو نام‎های خدا نمی‎دانند.

بدون شک اگر «قدیم» در خود «تقدم» استعمال شود، در آن صورت هر چه بر تمامی پدیده‎ها مقدم باشد، آن چیز از غیر خود به تقدم مستحق‎تر است. اما نام‎های خدا، نام‎های زیبایی هستند که بر امر مخصوص دلالت می‎کنند که به وسیله آن مدح و ستایش می‌شود، و تقدم در لغت، مطلق است و مختص به تقدم بر تمامی پدیده‎ها نیست، از این رو جزو اسماءالحسنی نیست. شریعت اسلام، نام «الأول» را برای خدا آورده که این نام از «قدیم» زیباتر و بهتر است، چون این نام نشان می‎دهد که موجوداتی که پس از او به وجود آمده‎اند همگی به وی بر می‎گردند و پیرو او هستند برخلاف «قدیم» که چنان نیست و خداوند متعال اسماءالحسنی (نام‎های زیباتر) دارد نه اسماء الحسنة (نام‎های زیبا).

قوله: «لايفنی ولا يبيد»

ترجمه: «خدا فانی و نابود نمی‎شود».

شرح عبارت: این عبارت، اقرار به دوام بقای خداوند سبحان است، همچنان که می‎فرماید: ﴿كُلُّ مَنۡ عَلَيۡهَا فَانٖ٢٦ وَيَبۡقَىٰ وَجۡهُ رَبِّكَ ذُو ٱلۡجَلَٰلِ وَٱلۡإِكۡرَامِ٢٧[الرحمن: ٢٦-٢٧] «هرآن کس که بر روی زمین است فناپذیر است. و تنها ذات باشکوه و ارجمند پروردگارت باقی می‎ماند». فنا و نابودی، معنایشان نزدیک به هم است و اینکه با هم آمده‎اند برای تأکید می‌باشد. همچنین عبارت فوق، بیان کننده و تأکیده کننده عبارت «دائم بلا انتها» (همیشگی است و انتهائی ندارد) می‎باشد.

قوله: «ولا يکون إلّا ما يريد».

ترجمه: «چیزی به وجود نمی‎آید مگر آنکه خداوند بخواهد».

[١٢٤]- در نسخه (ب) أخذت آمده است.